بهرسميتشناختن طالبان توسط روسيه بخشي از راهبردي بزرگتر با هدف گسترش نفوذ در آسياي مرکزي و جنوبي است؛ منطقهاي که رقابت قدرتها در آن رو به شدت گذاشته است.
به گزارش تابناک، انديشکده «اسپشال اوراسيا» در تحليلي به دلايل و آثار به رسميت شناخته شدن دولت طالبان افغانستان از سوي روسيه پرداخته که در ادامه آمده است.
اين گزارش پيامدهاي ژئوپليتيکي بهرسميتشناختن رسمي امارت اسلامي افغانستان توسط روسيه در ژوئيه 2025 را تحليل ميکند.
پس از حذف طالبان از فهرست گروههاي تروريستي روسيه، اين اقدام نشاندهنده نيت مسکو براي گسترش همکاري در حوزههاي تجارت، زيرساخت و امنيت منطقهاي است.
بهرسميتشناختن طالبان توسط روسيه بخشي از راهبردي بزرگتر با هدف گسترش نفوذ در آسياي مرکزي و جنوبي است؛ منطقهاي که رقابت قدرتها در آن رو به شدت گذاشته است.
نکات کليدي
روسيه اولين کشوري است که بهصورت رسمي حکومت طالبان را از اوت 2021 به رسميت شناخته است.
اين به رسميت شناختن شامل همکاري برنامهريزيشده در زمينههاي امنيت، مبارزه با مواد مخدر، زيرساخت، تجارت و انرژي ميشود.
اين تغيير رويکرد، بازتابي از راهبرد مسکو براي افزايش نفوذ ژئوپليتيکي در آسياي مرکزي و جنوبي است.
مقدمه
از زماني که طالبان در اوت 2021 دوباره قدرت را در دست گرفت و کشور را به نام «امارت اسلامي افغانستان» اعلام کرد، مسکو رويکردي عملگرايانه اتخاذ کرده است؛ از جمله به رسميت شناختن ديپلماتهاي طالبان و باز نگه داشتن سفارت خود در کابل.
در آوريل 2025، ديوان عالي روسيه طالبان را از فهرست سازمانهاي تروريستي ممنوعه خارج کرد. هيئتهايي از طالبان در مجمع قازان با عنوان «روسيه - جهان اسلام» (مه 2025) و همچنين در مجمع اقتصادي سنپترزبورگ (SPIEF 2025) شرکت کردند و جايگاه افغانستان را در چارچوبهاي اقتصادي تحت رهبري روسيه ارتقاء دادند.
در سوم ژوئيه 2025، روسيه رسماً «امارت اسلامي افغانستان» را به رسميت شناخت و پرچم طالبان بر فراز سفارت افغانستان در مسکو به اهتزاز درآمد.
تحليل ژئوپليتيکي
به رسميت شناختن رسمي امارت اسلامي افغانستان توسط مسکو، نشاندهندهي گذار حسابشده از تعاملات غيررسمي به تأييد کامل ديپلماتيک است.
مقامات بلندپايه کرملين اين تصميم را در چارچوب راهبردي گستردهتر براي افزايش نفوذ روسيه در آسياي جنوبي و مرکزي اتخاذ کردهاند، چرا که توازن قدرت منطقهاي در حال تغيير است. اين اقدام با مخالفت سياسي داخلي کمي روبهرو شده، زيرا با سياست خارجي عملگرايانه و منفعتمحور کرملين همراستا است.
روسيه با اين به رسميت شناختن رسمي، در حال تقويت روابط اقتصادي خود با افغانستان است و تلاش ميکند با گسترش تجارت در حوزههاي نفت، گاز و گندم و همچنين همکاري در پروژههاي زيرساختي، انرژي و کشاورزي به شريک اصلي اين کشور تبديل شود.
حضور فزاينده روسيه در ساختار اقتصادي افغانستان ممکن است منافع چين را به چالش بکشد، بهويژه با توجه به راهبرد ادامهدار پکن براي يارانه دادن به طالبان در ازاي دسترسي به منابع طبيعي افغانستان.
حضور طالبان در مجامع اقتصادي بزرگ تحت رهبري روسيه در سال 2025 نشاندهنده تلاش متقابل براي ادغام افغانستان در شبکه اقتصادي و سياسي وسيعتر مسکو در جهان اسلام است.
در حوزه امنيتي، روسيه احتمالاً مبارزه با تروريسم و کنترل مواد مخدر را به عنوان ستونهاي اصلي تعامل خود قرار خواهد داد، بهويژه با توجه به تهديدات مستمر از سوي «داعش خراسان» (ISKP) که فدراسيون روسيه را هدف قرار داده است.
به رسميت شناختن رسمي حکومت طالبان توسط کرملين ميتواند کشورهاي ديگر را نيز به پذيرش حکومت طالبان ترغيب کند، بهويژه چين، کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و جمهوريهاي آسياي مرکزي، که با محاسبات اقتصادي، امنيتي يا راهبردي هدايت ميشوند.
اين اقدام بخشي از يک روند بزرگتر است: دولتهايي که توسط نيروهاي شبهنظامي يا گروههاي تروريستي شناختهشده کنترل ميشوند، مانند افغانستان و سوريه، به تدريج به دلايل مصلحتگرايي ژئوپليتيکي مشروعيت پيدا ميکنند.
اين روند، هنجارهاي بينالمللي درباره مشروعيت دولتها را تهديد ميکند و ممکن است گروههاي مسلح در ديگر مناطق را تشويق کند تا از طريق زور قدرت را به دست بگيرند، با اين تصور که مفيد بودن ژئوپليتيکي ممکن است به رسميت شناخته شدن رسمي منجر شود.
واکنش ايالات متحده و متحدانش در هالهاي از ابهام است. با وجود تمرکز ظاهري جديد واشنگتن بر افغانستان و منافع غرب در آسياي مرکزي، ديپلماسي تهاجمي روسيه مستلزم بازنگري در سياست منطقهاي آمريکا است.
خطر تکهتکه شدن راهبردي و عاديسازي حکومتهاي تحت رهبري شبهنظاميان، يک تحول اساسي در دوران پس از مداخله غربي محسوب ميشود.
ارزيابي ريسک
بيثباتي داخلي: حکومت سرکوبگرانه طالبان، از جمله محدوديتها بر زنان، ممکن است حرکتهاي اقتصادي و ديپلماتيک را تضعيف کند.
تهديد تروريستي: موج جديدي از تروريسم و تبليغات جهادي ممکن است طالبان و روسيه را هدف قرار دهد.
واکنش غرب: محکوميت رسمي ممکن است تحريمها و اقدامات ديپلماتيک متقابل از سوي کشورهاي ناتو را در پي داشته باشد و انزواي روسيه را افزايش دهد.
رقابت منطقهاي: چين، جمهوريهاي آسياي مرکزي، پاکستان و پادشاهيهاي خليج فارس ممکن است شتاب بيشتري براي تعامل رسمي يا به رسميت شناختن طالبان و امارت اسلامي از خود نشان دهند، که آغازگر مرحلهاي جديد از «بازي بزرگ» منطقهاي خواهد بود.
پيشبيني و چشمانداز
کوتاهمدت (6 ماه آينده): گسترش ابتکارات ديپلماتيک و تجاري از جمله تعامل در سطح سفارت، اعزام هيئتهاي تجاري و آغاز برنامهريزي براي پروژههاي زيرساختي.
ميانمدت (6 تا 24 ماه): احتمال امضاي توافقنامههاي رسمي بين روسيه و طالبان در حوزههاي انتقال انرژي (مانند خطوط لوله يا گذرگاههاي گازي)، کشاورزي، مبارزه با مواد مخدر و همکاري امنيتي. احتمال تلاش روسيه براي استقرار نيروهاي نظامي در خاک افغانستان جهت مقابله با داعش شاخه خراسان (ISKP).
بلندمدت (2 تا 5 سال): افغانستان ممکن است به محور اصلي «بازي بزرگ» جديد تبديل شود، با احتمال به رسميت شناخته شدن از سوي ساير بازيگران منطقهاي و بينالمللي. سناريوهاي احتمالي شامل:
-ادغام رسمي در اتحاديه اقتصادي اوراسيا به رهبري مسکو
-مشارکت در طرح «کمربند و جاده» چين
-پيوستن به چارچوب سازمان همکاري شانگهاي
با اين حال، سرکوب ايدئولوژيک مداوم و ناپايداري امنيتي ميتواند سودهاي اقتصادي را محدود کند و موجب واکنش منفي بينالمللي شود.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.