اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

چرا ترياک هنوز محبوب‌ترين مخدر ايران است؟

پشت پرده تجارت ميلياردي ترياک در ايران!

پر از دود؛ صداي قُل‌قُل قليان بود. پشت دخل، پيرمردي با پيراهن چهارخانه، چاي ليواني مي‌ريخت و با هر نعلبکي، قصه‌اي تحويل مشتري مي‌داد.

پشت پرده تجارت ميلياردي ترياک در ايران!

مردي با موهاي سفيد و چشمهاي خوابآلود گفت: «جوون که بودم، ترياک دوا بود. بابام ميگفت ميزني، درد زانو رو يادِت ميره. حالا شده بلاي جون جوونا.» بابا غلام لبخند زد: «اون وقتا بساط توي قهوهخونه پهن ميشد، حالا توي زندان.» همه خنديدند، اما خندهشان کوتاه بود. بيرون، موتوري رد شد با بار سنگين از سمت شرق. هيچکس چيزي نگفت. فقط دود بود که از قهوهخانه بيرون ميرفت، ولي قصهاش در هوا ميماند.

 

از دوا تا قاچاق: قصه تغيير ترياک در ايران

به گزارش تابناک ، ترياک يا «اوپيم» (Opium) همان شيره خشکشده گياه خشخاش است. در طب سنتي، براي تسکين درد، بيخوابي و حتي دلپيچه استفاده ميشد. پزشکان قديم ميگفتند «مخدر» يعني دارويي که خواب و آرامش ميآورد.

همين شد که از قاجار تا پهلوي، ترياک پاي ثابت قهوهخانهها و خانههاي اعيان و فقرا بود. اما دهه 1950 که رسيد، با فشار کشورهاي غربي و کنوانسيونهاي بينالمللي، دولت ايران توليد رسمي خشخاش را ممنوع کرد. قاچاقچيان، اما راه ديگري پيدا کردند: از مرزهاي شرقي، با قاطر و شتر، بعدتر با وانت و تريلي.

آمار امروز حيرتآور است. بر اساس گزارش World Drug Report 2023، ايران در سالهاي اخير بين 60 تا 70 درصد کل کشفيات جهاني ترياک را انجام داده.

 اين يعني حجم عظيمي از مواد از افغانستان، که 85 درصد ترياک جهان را توليد ميکند، از خاک ايران عبور ميکند. طبق برآورد «طرح شيوعسنجي ملي» وزارت بهداشت (2017) و تحليلهاي WHO، حدود 5/2 تا 3 درصد جمعيت بالاي 15 سال ايران مصرفکننده منظم يا گاهبهگاه اوپياتها هستند؛ يعني چيزي حدود 8/1 تا 2 ميليون نفر. در ميان مصرفکنندگان، ترياک همچنان پرطرفدارترين شکل اوپيات است، اما هروئين و شيره هم سهم دارند.

بعد از انقلاب، «قانون مبارزه با مواد مخدر» با مجازاتهاي سخت تصويب شد از حبس تا اعدام براي مقادير سنگين. اما از اوايل دهه 1380، برنامههاي درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفين راه افتاد تا مصرفکنندگان مزمن، از دايره قاچاق و جرم خارج شوند. در ادبيات جرمشناسي، اين را «ترکيب کنترل عرضه و کاهش تقاضا» مينامند، اما موفقيتش هميشه به سياست و اقتصاد روز گره خورده

 

چند آمار تکان دهنده!

- بر اساس گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال 1400، هزار و پانصد  تن ترياک در ايران مصرف شده است.

- پژوهش دانشگاه تهران (1398) نشان ميدهد چهلل درصد معتادان ايراني مصرف ترياک را از سنين زير 20 سال شروع کردهاند.

طبق آمار پليس مبارزه با مواد مخدر سالانه بيش از 300 اعدام براي قاچاقچيان مواد مخدر انجام ميشود.

 

فرهنگ دود و شوخي: ترياک در حافظه ايراني

ترياک فقط يک ماده شيميايي نيست، بخشي از فرهنگ و حتي زبان ماست. در طنزهاي دوران مشروطه، «ترياکي» آدمي بود که با نيش و کنايه، جهان را نقد ميکرد.

در جوکهاي دهه 40، شيرهايها را «فيلسوفان قهوهخانه» ميخواندند. حتي ضربالمثل ساختيم: «فلاني شيره ماليد» يعني آرامآرام سرت را کلاه گذاشت، مثل همان قليان که شيرهاش آهسته قل ميزند.

اما پشت اين شوخيها، واقعيتي تلخ پنهان است. پژوهشهاي اجتماعي دانشگاه تهران و مقالات منتشرشده در Substance Use Misuse نشان دادهاند که وابستگي به اوپياتها باعث افت شديد بهرهوري، فروپاشي روابط خانوادگي، و افزايش جرايم خرد شده. جالب اينجاست که در بسياري از روستاهاي مرزي، ترياک هنوز هم به چشم «داروي بيضرر» ديده ميشود و حتي براي سالمندان تجويز غيررسمي ميشود. اين شکاف بين تصور فرهنگي و واقعيت پزشکي، يکي از دلايل ماندگاري مصرف ترياک در ايران است.

 

تجربه پرتقالي براي مهار ترياک

پرتغال بهعنوان يکي از موفقترين کشورها در مهار بحران اعتياد به مواد مخدر، بهويژه ترياک و مشتقات آن مانند هروئين، الگويي جهاني ارائه کرده است.

 در دهه 1980، پرتغال با اپيدمي ويرانگر هروئين مواجه بود که به افزايش مرگومير، شيوع بيماريهايي مانند ايدز و هپاتيت، و جرايم مرتبط با مواد مخدر منجر شده بود. تقريباً از هر 100 نفر، يک نفر درگير اعتياد بود و شهرهايي مانند ليسبون به مراکز توزيع و مصرف مواد مخدر تبديل شده بودند.

 اين بحران ريشه در عوامل اجتماعي و تاريخي داشت، از جمله محدوديتهاي شديد دوران ديکتاتوري چهلساله آنتونيو سالازار که جامعه را از پيشرفت محروم کرده بود. پس از فروپاشي اين رژيم در سال 1974، ورود مواد مخدر به کشور و عدم آمادگي اجتماعي براي مواجهه با آن، به گسترش سريع اعتياد دامن زد.

در سال 2001، پرتغال رويکردي جسورانه و نوآورانه اتخاذ کرد: جرمزدايي از مصرف و حمل مقادير شخصي همه انواع مواد مخدر، از جمله ترياک، هروئين، کوکائين و ماريجوانا. برخلاف جرمانگاري که افراد را به حاشيه ميراند، اين سياست بر درمان و بازپروري متمرکز شد. بهجاي مجازات، افراد معتاد به مراکز مشاوره و درمان ارجاع داده ميشدند.

دولت برنامههاي جامعي براي حمايت از مصرفکنندگان راهاندازي کرد، از جمله ارائه متادون، خدمات بهداشتي، و حتي کمکهاي کاريابي. تغيير فرهنگ عمومي نيز بخش کليدي اين استراتژي بود؛ زبان تحقيرآميز عليه معتادان کنار گذاشته شد و آنها بهعنوان بيمار، نه مجرم، ديده شدند. اين رويکرد دوستانه، افراد را به مراجعه به مراکز درماني تشويق کرد و ترس از مجازات را کاهش داد.

نتايج اين سياست چشمگير بود. مصرف مواد مخدر غيرقانوني در ميان جوانان کاهش يافت، شيوع بيماريهايي مانند ايدز و هپاتيت به شدت افت کرد، و تعداد افرادي که براي درمان مراجعه کردند دو برابر شد. مرگومير ناشي از سوءمصرف مواد و جرايم مرتبط با آن نيز کاهش يافت. برخلاف نگرانيهاي اوليه، جرمزدايي به افزايش مصرف منجر نشد، بلکه با حذف انگ اجتماعي و ارائه حمايت، به افراد کمک کرد تا به زندگي عادي بازگردند. اين مدل، معروف به «مدل پرتغالي»، به الگويي براي ساير کشورها تبديل شد. با اين حال، چالشهايي مانند فشار مالي بر سيستم بهداشتي به دليل بيماريهاي مرتبط با مصرف طولانيمدت مواد و کندي در اجراي برخي برنامههاي پيشگيرانه همچنان وجود دارد. با وجود اين، موفقيت پرتغال نشان داد که رويکردي انساني و مبتني بر شواهد ميتواند در مهار اعتياد به ترياک و ساير مواد مخدر مؤثر باشد

 

امروز: مرزهاي داغ، درمانگاههاي شلوغ

ايران امروز همزمان در خط مقدم «جنگ با مواد» و در صف اول درمان معتادان ايستاده. اصطلاح پليسي «حلقه توزيع» يعني همان شبکه پيچيده قاچاقچيان و دلالان که از مرز تا کوچههاي شهر کشيده شده. مقابله با اين حلقه، سالانه جان دهها مأمور مرزباني را ميگيرد.

در درمانگاههاي اعتياد، پزشکان با روش «حفظ کيسه» (Maintenance Therapy) سعي ميکنند مصرفکنندگان مزمن را به جاي مواد غيرقانوني، با داروهاي کنترلشده مثل متادون نگه دارند. طبق آمار وزارت بهداشت (1401)، بيش از 750 هزار نفر در اين برنامهها ثبتنام کردهاند، اما بخش بزرگي از آنها هنوز گهگاه به بازار سياه برميگردند.

 تحقيقات منتشرشده در International Journal of Drug Policy نشان ميدهد که برنامههاي نگهدارنده ميتوانند جرايم مرتبط با مواد را تا 40 درصد کاهش دهند، اگر همراه با حمايت اجتماعي و اشتغالزايي باشند.

مشکل اينجاست که بيکاري، فقر و دسترسي آسان به مواد ارزانقيمت، همانقدر که مرزبانان را خسته ميکند، درمانگران را هم بيانگيزه ميسازد. راهحل شايد نه فقط در مرز يا دادگاه، که در مدرسه، کارخانه و محله باشد جايي که دود هنوز قصه ميسازد، اما شايد بشود قصه را عوض کرد.

* دکتر کريم رامه

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.