محمد يادگاري از شاعران پرشور و انقلابي تبريز
محمد يادگاري
محمد يادگاري از شاعران پرشور و انقلابي تبريز بود که از ابتداي تشکيل انجمن شاعران اهل بيت عليهمالسلام در سال 1390 در اداره کل تبليغات اسلامي آذربايجان شرقي در جلسات آن به صورت مداوم حضور مييافت.
يادگاري شاعري خونگرم و پرشور بود که شعر آييني و انقلابي ميسرود و سرودههاي خود را در همايشها و هيئتهاي عزاداري و انجمنهاي ادبي با صداي رسا و شورآفرين قرائت ميکرد.
او متولد 1334 در يکانکهريز مرند بود. از ابتدا با کار کشاورزي و فعاليتهاي سخت زندگي را گذرانده بود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به خاطر روحيه و تفکر انقلابي خود در «کميتهي انقلاب اسلامي» به فعاليت پرداخته و در جبهههاي نبرد و مناطق ديگر به مبارزه با دشمنان ملت پرداخته بود.
وي در سال 1384 از نيروي انتظامي بازنشسته شد و فعاليتهاي ادبي خود را گسترش داد.
محمد يادگاري در ايام همهگيري ويروس منحوس کرونا در سال 1400 دار فاني را وداع گفت و در قطعهي هنرمندان مزارستان وادي رحمت تبريز به خاک سپرده شد.
دينه ايراد توتما قارداش...
دينه ايراد توتما قارداش، دين و ايمان نئيلهسين؟
بندهلر يولدان چيخيبلار، حيّ سبحان نئيلهسين؟
بوسؤزون معناسيني درک ائيله، واردور وجدانين
شوره زار اولسا اگر يئر، برف و باران نئيلهسين؟
نور حقي گؤرمسه انسان، اولار ظلمت نشين
شبپره نوردان قاچير، خورشيد تابان نئيلهسين؟
اي مسلمان، قرآنا ائتسن عمل، پيروزسان
گر عمل سن ائتمهسن قرآنه، قرآن نئيلهسين؟
شيطانين استاديدور بير عده انسانلار، بلي
بير بئله انسانلارا بيچاره شيطان نئيلهسين؟
کئچدي باشيندان حسين بن علي تا دين قالا
سن ساتيرسان ديني ديناره، شهيدان نئيلهسين؟
کيمدور انسان يادگاري؟ کيمسه کيم ديندار اولا
دينسيز انسان اوخشويور حيوانه، حيوان نئيلهسين؟
***
رباعيات علوي
دارم دِلَکي که بندهي کوي علي است
روي دل او هميشه بر سوي علي است
هر چند هزار رو سياهي دارد
مي نازد از اينکه منقبت گوي علي است
من شيفتهي علي شدم شيدا نيز
پنهان همه جا گفتهام و پيدا نيز
اين پايه مرا بس است و بالاتر ازين
امروز طلب نميکنم فردا نيز
«نظمي» به ولايتت تمامي خوش باش
خوش باش قبول خاص و عامي، خوش باش
گر شاهي هفت کشور از توست، مناز
ور بر درِ مرتضي غلامي، خوش باش
از دين نبي شکفته جان و دل من
با مهر علي سرشته آب و گل من
گر مهر علي به جان نمي ورزيدم
در دست چه بود از جهان حاصل من؟
«نظمي» نفسي مباش بي ياد علي
گوش دل خويش پر کن از ناد علي
در هر دو جهان اگر سعادت طلبي
دامان علي بگير و اولاد علي
سر دفتر عالم معاني است علي
آگاه ز اسرار نهاني است علي
نه اهل زمين که آسماني است علي
في الجمله بهشت جاوداني است علي
شايسته ترين مرد خدا بود علي
در شأن نزول «هل اتي» بود علي
هرگز به علي خدا نميبايد گفت
ليک آينهي خدانما بود علي
تا حبّ علي و آل او يافتهايم
کام دل خويش مو به مو يافتهايم
وز دوستي علي و اولاد علي است
در هر دو جهان گر آبرو يافتهايم
* جلال محمّدي
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.