10 ويژگي شخصيتي ذهن‌هاي خلاق

داشتن ذهني خلاق به ما اين امکان را مي‌دهد که کارهاي جديد و هيجان انگيز انجام دهيم و خودمان را به گونه‌اي درگير کنيم که ما را يک قدم به رسيدن به توانايي کامل خود نزديکتر کند. اما براي يک فرد خلاق چه چيزي لازم است؟ آيا برخي از افراد خلاق به دنيا مي آيند يا اين مهارتي است که شما مي‌توانيد آن را بسيار شبيه به پرورش يک عضله در ورزش بدنسازي توسعه دهيد؟

ناس مجارستاني تبار آمريکايي، در کتاب خود با عنوان «خلاقيت: کار و زندگي 91 فرد برجسته» اين طور عنوان کرده بود که در بين تمام فعاليت‌هاي انساني، خلاقيت به ارائه رضايتي نزديک‌تر است که همه ما اميدواريم در زندگي خود به دست آوريم..

او در اين کتاب به اين نکته اشاره کرد که افراد خلاق داراي 10 ويژگي متضاد هستند که به روش‌هاي پيچيده با يکديگر در ارتباط هستند. به عبارت ديگر، بسياري از اين ويژگي‌ها متضاد هستند، اما با هم مي‌توانند خلاقيت بيشتري را القا کنند. اين صفات دوگانه عبارتند از:

    هوشمندي و ساده لوحي

    برون گرايي و درون گرايي

    غرور و حيا

    وظيفه شناسي و سرکشي

    اشتياق و عينيت

گنجاندن اين شيوه‌هاي خلاقانه در زندگي روزمره ممکن است به شما کمک کند پتانسيل خلاقيت خود را افزايش دهيد.

ذهن خلاق پرانرژي و متمرکز است

افراد خلاق هم از نظر جسمي و هم از نظر ذهني پرانرژي هستند. آن‌ها مي‌توانند ساعت‌ها روي يک چيز کار کنند که توجه آن‌ها را به خود جلب مي‌کند. داشتن ذهن خلاق به اين معنا نيست که هميشه درگير يک کار خلاقانه يا هنري متمرکز باشيد. همچنين به اين معني است که براي دوباره پر کردن مخزن خلاقيت خود وقت بگذاريد. افراد خلاق و هنرمند رويا و خيال پرداز، کنجکاو هستند و زمان زيادي را در استراحت مي‌گذرانند، بي سر و صدا در مورد موضوعاتي که مورد علاقه آن‌ها است فکر مي کنند و به ذهن خود اجازه مي دهند که سرگردان شود.

يک فرد خلاق باهوش و ساده لوح است

افراد خلاق معمولا باهوش هستند، اما تحقيقات نشان داده که داشتن ضريب هوشي بسيار بالا لزوما با سطوح بالاتري از دستاوردهاي خلاقيت مرتبط نيستند و ويژگي‌هاي شخصيتي نيز مهم هستند. در مطالعه طولي لوئيس ترمن روي کودکان تيزهوش، نشان داده شد که کودکان با ضريب هوشي بالا به طور کلي عملکرد بهتري در زندگي دارند، اما آن‌هايي که ضريب هوشي بسيار بالايي دارند، لزوما نابغه ‌اي خلاق نيستند.

ذهن خلاق بازيگوش و منظم است

چيک سنت ميهايي خاطرنشان کرد که بازيگوشي يکي از ويژگي‌هاي خلاقيت است، اما اين سبک دلي و هيجان با يک ويژگي متناقض نيز منعکس مي‌شود: پشتکار. هنگام کار روي يک پروژه، افراد خلاق تمايل به نشان دادن عزم و اراده دارند. آن‌ها ممکن است ساعت‌ها روي چيزي کار کنند، اغلب تا ديروقت شب بيدار مي‌مانند تا زماني که از کار خود راضي شوند.

يک فرد هنرمند يا خلاق ممکن است بي‌خيال به نظر برسد، با اين حال مي‌تواند به شدت سخت‌کوش و با انگيزه باشد که به دنبال اشتياق خود باشد.

يک فرد خلاق واقع بين و اهل روياپردازي است

افراد خلاق دوست دارند روياپردازي کنند و امکانات و شگفتي‌هاي دنيا را تصور کنند. آن‌ها مي توانند خود را در تخيل و رويا غوطه ور کنند، در عين حال نيز تلاش کنند روياهاي خود را به واقعيت تبديل کنند. آنها اغلب به عنوان روياپرداز توصيف مي‌شوند، اما اين بدان معنا نيست که آنها با سرهاي خود در ابرها زندگي مي کنند. انواع افراد دخلاق، از دانشمندان گرفته تا هنرمندان و نوازندگان، مي‌توانند راه حل هاي خيالي و رويا پردازانه براي مسائل دنياي واقعي ارائه دهند.

ذهن خلاق برونگرا و درونگرا است

در حالي که ما اغلب در دام دسته بندي افراد به صرفا برونگرا يا درونگرا مي‌افتيم، چيک سنت ميهايي مي‌گويد که خلاقيت مستلزم ترکيب هر دوي اين تيپ هاي شخصيتي است. او معتقد است افراد خلاق هم برون گرا و هم درون گرا هستند. در حالي که ما اغلب افراد را به عنوان يکي يا ديگري (برونگرا ودرونکرا)در نظر مي‌گيريم، شواهد نشان مي‌دهد که اکثر مردم در واقع جايي در وسط هستند. اين صفات نيز به طور قابل ملاحظه‌اي پايدار هستند. آن‌ها مي توانند هم صميمي و متين، هم اجتماعي و هم ساکت باشند. تعامل با ديگران مي‌تواند ايده و الهام ايجاد کند، و عقب نشيني در يک مکان آرام به افراد خلاق اجازه مي دهد تا به طور کامل منابع خلاقيت را کشف کنند.

يک فرد خلاق، مغرور و متواضع است

افراد بسيار خلاق تمايل دارند به دستاوردهاي خود افتخار کنند، اما از محدوديت‌هاي خود نيز آگاه هستند. آنها ممکن است براي ديگراني که در زمينه کاري خود کار مي کنند و تأثيري که آن نوآوري هاي قبلي بر کار آنها داشته است، احترام زيادي قائل باشند. در حالي که آن‌ها متوجه اين امر هستند که کار آن‌ها اغلب در مقايسه با کار ديگران قابل توجه است، آنها بيش از حد روي اين واقعيت متمرکز نمي شوند. چيک سنت ميهايي مي‌گويد که افراد خلاق اغلب آنقدر روي ايده يا پروژه بعدي خود متمرکز هستند که روي دستاوردهاي گذشته خود متمرکز نمي‌شوند.

ذهن خلاق مردانه و زنانه است

چيک سنت ميهايي معتقد بود که افراد خلاق حداقل تا حدي در برابر کليشه‌ها و نقش‌هاي جنسيتي سفت و سخت که جامعه اغلب سعي در اعمال آنها دارد مقاومت مي کنند. او در اين باره مي‌گويد: دختران و زنان خلاق نسبت به ساير دختران و زنان بر زندگي و امور خود مسلط‌تر هستند، در حالي که پسران و مردان خلاق نسبت به ساير مردان کم‌تر پرخاشگر و حساس‌تر هستند.

يک فرد خلاق محافظه کار و سرکش است

افراد خلاق طبق تعريف، متفکراني «خارج از چارچوب» هستند. ما اغلب آن‌ها را ناسازگار و حتي کمي سرکش مي‌دانيم. چيک سنت ميهايي معتقد بود که بدون دروني کردن هنجارها و سنت‌هاي فرهنگي نمي‌توان واقعاً خلاق بود. اين بدان معناست که بتوانيم گذشته را به عنوان منبعي از دانش قدر بدانيم و حتي آن را در آغوش بگيريم و در عين حال به دنبال راه‌هاي بهبود يافته براي ايجاد راه‌حل‌هاي جديد باشيم. افراد خلاق مي‌توانند از بسياري جهات محافظه کار باشند، اما مي دانند که نوآوري گاهي به معناي ريسک کردن است.

ذهن خلاق پرشور و عيني است

افراد خلاق فقط از کار خود لذت نمي برند آن‌هات عاشقانه عاشق کاري هستند که انجام مي دهند. اما، فقط علاقه داشتن به چيزي لزوما منجر به کار عالي نمي‌شود. تصور کنيد نويسنده اي آنقدر عاشق نوشته‌هاي خود است که حاضر به ويرايش يک جمله نيست. افراد خلاق هم مي‌توانند از کار خود لذت ببرند و هم به طور انتقادي آن را بررسي مي کنند.

يک فرد خلاق حساس و شاد است

چيک سنت ميهايي پيشنهاد کرد که افراد خلاق تمايل دارند بازتر و حساس‌تر باشند، ويژگي‌هايي که مي‌توانند هم پاداش و هم درد را به همراه داشته باشند. عمل خلق چيزي، ارائه ايده هاي جديد و ريسک کردن، اغلب افراد را در معرض انتقاد و حتي تحقير قرار مي‌دهد. باز بودن براي تجربه خلاق نيز منبع شادي زيادي است. اين مي تواند شادي فوق العاده‌اي به ارمغان بياورد و بسياري از افراد خلاق معتقدند که چنين احساساتي ارزش معاوضه با هر درد احتمالي را دارند.