اميررضا معصومي ديگر فقط يک استعداد آيندهدار نيست؛ او ستاره امروز کشتي ايران است. پديدهاي 20 ساله فوق سنگين کشتي ايران که در شرايطي پشت خط تيم ملي مانده که نفر اول اين وزن، اميرحسين زارع، قهرمان جهان و دارنده مدال المپيک است. همين موضوع سبب شده تا قهرمان گيلاني، ناراضي از آنچه «ناداوري» در مسابقه انتخابي ميداند، تصميم به ترک ايران بگيرد و راهي باکو شود.
انتشار تصاوير حضور او در تمرينات تيم ملي آذربايجان، نه نگراني بابت تضعيف کشتي ايران بلکه تأسف و ترديد نسبت به سرنوشت خودش را بهدنبال داشته است. اين قهرمان بلندبالا و مصمم، همين امروز هم از مدعيان اصلي کسب طلاي جهان و المپيک است، اما ترک ايران براي او مساوي با از دست رفتن تمام فرصتها خواهد بود.
فارغ از محدوديتهاي قانوني در مسير پيوستن به آذربايجان يا ارمنستان، بايد از منظر اخلاقي و عاطفي نيز به اين تصميم نگريست. مدال طلا زماني در دل ورزشکار مينشيند که براي وطنش، براي خاکي که در آن قد کشيده و جنگيده، کسب شده باشد. افتخار وقتي معنا دارد که در خدمت مردم و سرزمين خودت باشد.
ماجراي امروز معصومي يک قمار دو سر باخت است؛ تصميمي که متأسفانه با توصيههاي ناصواب برخي اطرافيان کليد خورده و آينده اين قهرمان مستعد را در هالهاي از ابهام فرو برده است.
توصيه نگارنده، بهعنوان يک «گوششکسته» و خاکتشکخورده، به اميررضاي عزيز اين است که در انتخاب مشاوران خود بازنگري کند. راه مبارزه و پيروزي از همينجا، از دل ايران ميگذرد. او اگر با اندکي اصلاح در سبک مبارزه و تجربهاندوزي بيشتر پيش برود، بهزودي صاحب دوبنده اصلي تيم ملي خواهد شد. اين حق طبيعي اوست و قطعاً به آن خواهد رسيد.
* سيدمهدي فاطمي
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.