قتل آتشين پدر با نقشه شيطاني دختر جوان

با اعلام اين خبر، ماموران کلانتري 178 شمسآباد، متخصصان پزشکي قانوني، تيم تشخيص هويت و کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ به همراه بازپرس جنايي دادسراي فشافويه راهي محل حادثه شدند و تحقيقات ابتدايي را آغاز کردند.

تيم جنايي جسد مرد حدوداً 52 ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگي قرباني جنايت شده بود. گزارش پزشک صحنه نيز حکايت از آن داشت قتل در مکان ديگري رخ داده و جسد براي آتشافروزي به اين بيابانها منتقل شده است. در نخستين گام کارشناسان تيم تشخيص هويت پليس آگاهي با دستور بازپرس جنايي اقدام به انگشتنگاري از روي جسد کردند که هويت مرد ميانسال فاش شد.

کارآگاهان در اين شاخه از تحقيقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و 2 دختر جوان نيز دارد که اعضاي اين خانواده خيلي زود هدف بازجويي قرار گرفتند.

2 دختر مقتول با اظهارات ضد و نقيضي در جريان تحقيقات مدعي شدند با پدر خود هيچگونه مشکلي نداشتند و آخرين روزي که او را ديدند 24 ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنين به دليل اينکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندين روز داشته، فقداني او را به پليس اعلام نکردهاند.

تحقيقات محلي تيم جنايي از همسايهها حکايت از آن داشت، اين 2 خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندينبار فرزندان خود را به قتل تهديد کرده بود که همين سرنخ شک کارآگاهان را برانگيخت!

تجزيه و تحليلهاي اطلاعاتي ادامه داشت تا اينکه لاشه سوخته خودروي پژو پارس مقتول داخل يک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمتآباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي 2 دختر جوان مقتول را دستگير کردند.

يکي از خواهران که در جريان تحقيقات منکر هرگونه درگيري با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چارهاي جز بيان حقيقت را نداشت و از يک جنايت هولناک رازگشايي کردند.

يکي از متهمان ماجراي جنايت را اينطور توضيح داد: من و خواهرم قصد داشتيم تا در يک خانه مجردي زندگي کنيم اما پدرمان مخالف بود و همين موضوع اختلاف خانوادگي گستردهاي آفريد و تا حدي پيشرفت که پدرم ما را تهديد به قتل کرد.

زن جوان ادامه داد: در جريان اين درگيريها به تنهايي تصميم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم بهخاطر همين از 2 مرد جوان که از گذشته با آنها دوست بوديم، کمک گرفتم. روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهي فرو رفته بود که من درب ورودي خانه را مخفيانه براي متهمان باز کردم، دقايقي بعد آنها از پلهها بالا آمدند و با طنابي که در اختيارشان گذاشتم پدرم را با همکاري يکديگر به قتل رسانديم.

متهم گفت: پس از ارتکاب جنايت، جسد را با خودروي پژو 206 من به بيابانهاي اطراف تهران ـ قم برديم و در آنجا با بنزين جسد را به آتش کشيديم در ادامه هم 2 مرد جوان خودروي پژو پارس پدرم را از پارکينگ خانه برداشتند و براي معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسير پرونده به شهرستان دورود بردند. خواهرم در اين جنايت نقشي نداشته است.

کارآگاهان به دنبال دريافت اين اعترافات، خيلي زود اقدامات اطلاعاتي را کليد زدند و مخفيگاه 2 مرد جوان را در غرب استان تهران شناسايي و آنها را در يک عمليات ضربتي به دام انداختند.