ناباروري در ايران ديگر يک مسئله فردي يا خانوادگي نيست؛ اين پديده به يک «چالش جمعيتي و اجتماعي» بدل شده است. آنچه بيش از هر چيز در اين ميان جلب توجه ميکند، شکاف عميق ميان آنچه در سطح سياستگذاري و تبليغات رسمي وعده داده ميشود و آنچه در واقعيت بر دوش زوجها سنگيني ميکند، است.
آمارهاي رسمي نشان ميدهد حدود 3.5 ميليون زوج در کشور با مشکل ناباروري دست و پنجه نرم ميکنند. در شرايطي که نرخ باروري کل کشور طي دهه گذشته به پايينترين سطح خود رسيده، انتظار ميرود نهادهاي سياستگذار نه تنها موانع درمان ناباروري را بردارند، بلکه مسير را براي اين خانوادهها هموارتر سازند.
با اين حال، نگاهي به تجربه روزمره زوجهاي نابارور خلاف اين انتظار را روايت ميکند، هزينههاي سنگين و گاه کمرشکن براي دارو، جراحي و روشهاي کمکباروري، پوشش ناکافي بيمهها، کمبود مراکز درماني استاندارد در شهرهاي کوچک و بروکراسي پيچيدهاي که بسياري از خانوادهها را نااميد ميکند. اين شرايط بهويژه در حالي رخ ميدهد که قانون حمايت از خانواده و جواني جمعيت، دولت را مکلف به تأمين حمايتهاي مالي، دارويي و بيمهاي کرده است.
با اين وجود، شکاف ميان «قانون روي کاغذ» و «واقعيت در ميدان» بهقدري عميق است که بسياري از زوجها ترجيح ميدهند عطاي فرزندآوري را به لقايش ببخشند.
از همين رو براي درک واقعي اين بحران و ارائه تصويري ملموس از وضعيت درمان ناباروري، با مراجعه به مراکز درمان ناباروري دولتي و خصوصي، گفتوگو با زوجهاي نابارور تلاش کرديم تا روايت واقعي زندگي افرادي را که براي پدر يا مادر شدن تلاش ميکنند، ثبت کنند. از اتاقهاي ويزيت شلوغ و زيرزميني تا فرايندهاي پيچيده بيمهاي و فشارهاي رواني ناشي از سيکلهاي مکرر درمان، همه گوشههايي از تجربهاي است که اغلب در آمارهاي رسمي ديده نميشود. اين گزارش تصويري از بحران چندلايهاي ارائه ميکند که زوجهاي نابارور با آن مواجهند.
از آرزوي والد شدن تا بدهکاريهاي کلان؛ شصت ميليون تومان براي هر دور آزمايش!
وقتي پاي ناباروري به ميان ميآيد، اولين و شايد بزرگترين سد پيشروي زوجها، هزينههاي درمان است. در شرايطي که تورم افسارگسيخته، قدرت خريد خانوادههاي ايراني را روزبهروز کاهش داده و هزينههاي اوليه زندگي به چالشي جدي بدل شده است، درمان ناباروري به يک کالاي لوکس و دستنيافتني شباهت پيدا کرده است؛ کالايي که تنها قشر محدودي توان خريد آن را دارند.
نگاهي به تعرفههاي رسمي مراکز درماني در تهران بهخوبي نشان ميدهد که حتي ابتداييترين مراحل درمان، فشار سنگيني بر بودجه خانوادهها وارد ميکند. در بيمارستان «آ»، يکي از مراکز درمان ناباروري، عمل پانکچر حدود سه ميليون تومان و انتقال جنين نزديک به دو ميليون تومان هزينه دارد؛ اما اين تنها نوک کوه يخ است. با اضافه شدن هزينههاي جانبي همچون داروها، آزمايشها و خدمات پاراکلينيکي، يک دوره درماني در اين مرکز ميتواند بهراحتي تا ده ميليون تومان براي يک خانواده آب بخورد. حال تصور کنيد در کشوري که حداقل حقوق کارگر در سال جاري حدود 10 ميليون و 300 هزار تومان تعيين شده، يک زوج جوان تنها براي يک بار شانس مادر و پدر شدن، بايد بيش از يک ماه حقوق کامل خود را خرج کنند.
اين تازه مربوط به بيمارستانهاي دولتي است. در مراکز خصوصي و نامدار، رقمها بسيار متفاوت است. براي نمونه، مرکز ناباروري «ر» که از پيشرفتهترين مراکز در کشور محسوب ميشود براي عمل پانکچر و فريز تخمک، رقمي حدود 25 ميليون تومان مطالبه ميکند و براي انتقال جنين نيز تا 40 ميليون تومان هزينه از زوجها دريافت ميشود. در مرکز «ميم»، اين رقمها سرسامآورتر است؛ پانکچر و فريز تخمک بين 68 تا 85 ميليون تومان و انتقال جنين حدود 30 ميليون تومان است که بدون آزمايشهاي مورد نياز بيش از 110 ميليون تومان ميشود. «ب» نيز براي همان مراحل اصلي درمان بين 46 تا 66 ميليون تومان دريافت ميکند. حتي مرکز «الف» که بهظاهر هزينههايش کمتر از ساير مراکز خصوصي است، براي پانکچر و فريز حدود 30 ميليون و براي انتقال جنين نزديک به 13 ميليون تومان مطالبه ميکند.
اين اعداد بهروشني نشان ميدهند که درمان ناباروري در ايران به مسيري بسيار پرهزينه بدل شده است. اما مشکل زماني حادتر ميشود که بدانيم اغلب زوجها تنها به يک دوره درماني بسنده نميکنند. آمارها و تجربههاي مردمي نشان ميدهد که بسياري از بيماران مجبور ميشوند چندينبار عمل IVF يا ICSI را تکرار کنند. هر بار تکرار يعني چند ده ميليون تومان هزينه تازه، چندين روز بستري، صدها آمپول هورموني و ماهها انتظار. در نتيجه، هزينهها در يک بازه چندساله به چند صد ميليون تومان ميرسد.
يکي از زوجهايي که به مرکز «الف» مراجعه کرده بودند، توضيح ميدهند که طي يک دوره درماني بيش از سيصد ميليون تومان هزينه کردهاند؛ آن هم در شرايطي که دفترچه درماني کددار بيماريهاي صعبالعلاج در اختيار داشتند. روايت اين زوج تکاندهنده است: «براي هر دور آزمايش بايد بيش از شصت ميليون تومان پرداخت ميکرديم. بيمه هيچ حمايتي از ما نکرد. حتي آزمايشهايي را که در يک مرکز ديگر انجام داده بوديم، اينجا قبول نکردند و مجبور شديم همه را دوباره تکرار کنيم. هيچکس هم پاسخگو نيست.» اين روايت تنها يک نمونه از صدها خانوادهاي است که با چنين مشکلاتي دستبهگريبانند.
درمان ناباروري يا پروژه ميلياردي؟ رحم اجارهاي 500 ميليون تا يک ميليارد تومان!
بخش ديگري از اين بحران، به درمانهاي جايگزين مربوط ميشود. هنگامي که درمانهاي اوليه IVF يا IUI نتيجه نميدهد، برخي خانوادهها به سمت گزينههايي مانند رحم جايگزين يا تخمک و جنين اهدايي ميروند. اما در اينجا هم، هزينهها غيرقابل تصور است. براي اجاره رحم، خانوادهها بايد بين 400 ميليون تا يک ميليارد تومان هزينه کنند؛ آن هم بهجز پرداخت ماهانهاي که بين 8 تا 30 ميليون تومان متغير است. هزينه تخمک اهدايي نيز بسته به شرايط بين 15 تا 35 ميليون تومان در نوسان است و اگر فرد اهداکننده بيش از يکبار اين کار را انجام دهد، رقمها در دفعات بعدي افزايش مييابد. حتي براي دريافت جنين اهدايي، خانوادهها بايد بين 30 تا 45 ميليون تومان پرداخت کنند.
در کنار موارد گفته شده نبود هماهنگي ميان مراکز دولتي باعث تکرار آزمايشها ميشود. هيچ مرکزي حاضر به پذيرش آزمايشهاي انجامشده در مرکز ديگر نيست و بيماران مجبورند دوباره همان آزمايشها را انجام دهند. اين موضوع هم هزينه را افزايش ميدهد و هم زمان ارزشمند بيماران را تلف ميکند، زيرا هر سيکل درمان ميتواند ماهها طول بکشد.
وقتي اين ارقام را کنار هم ميگذاريم، درمييابيم که درمان ناباروري براي بسياري از خانوادهها در ايران به پروژهاي غيرممکن تبديل شده است. فروش خانه، رهن دادن ملک، قرض از آشنايان و حتي گرفتن وامهاي کلان تنها بخشي از راهکارهايي است که زوجها براي تأمين هزينهها به آن متوسل ميشوند. برخي نيز با نااميدي از درمان رسمي، به دلالها و واسطههايي پناه ميبرند که در فضاي مجازي بازار سياهي پررونق به راه انداختهاند؛ بازاري که خود داستاني جداگانه و پرچالش دارد.
بازار زيرزميني ناباروري؛ دلالان رحم اجارهاي چگونه رؤياي زوجهاي مستأصل را ميفروشند؟
در شرايطي که هزينههاي درمان ناباروري سرسامآور است، بازار جايگزينها (رحم اجارهاي، تخمک و جنين اهدايي) تبديل به فرصتي طلايي براي سوداگران و دلالها شده است. آنها به شکل سازمانيافته در فضاي مجازي حضور دارند و يا با تيمهايي که اطراف مراکز ناباروري ميچرخند زوجهاي مستأصل را شناسايي ميکنند. تنها با يک جستوجوي کوتاه در پلتفرمهاي آگهي آنلاين ميتوان به تبليغات متعدد رسيد: «خانمهاي جوان، به دنبال کسب درآمد بالا در کوتاهمدت هستيد؟ فرصت همکاري با ما...»؛ پيامهايي که به ظاهر ساده، در عمل ورود به يک بيزينس پرريسک و پيچيده را نويد ميدهند.
دلالها براي جذب و مديريت اين بازار، روشهاي دقيق و سازمانيافتهاي دارند. فرمهاي کاملاً حرفهاي طراحي ميکنند که شبيه به فرم خريد و فروش است و جزئيات ظاهري داوطلب (رنگ پوست، رنگ مو، قد و حتي سابقه خانوادگي) در آن ثبت ميشود. پس از تکميل فرم، جلسهاي با زوج درخواستکننده هماهنگ ميکنند تا مطمئن شوند که تمام شرايط موردنظرشان تطابق دارد. اين روند، عليرغم پيچيدگي و هزينههاي بالاي آن، به واسطه نبود چهارچوب قانوني و نظارت کافي، بهسرعت گسترش يافته است.
تجربههاي واقعي زوجها نيز نشان ميدهد که اين تجارت تا چه اندازه روي زندگي مردم تأثيرگذار است. يکي از زوجهايي که براي اجاره رحم اقدام کرده بود گفت: «به دليل قيمتهاي بالايي که دلالها دريافت ميکردند، امکان استفاده از رحم اجارهاي وجود نداشت. ناچار شديم خودمان با قيمتي پايينتر آگهي کنيم و مستقيم با داوطلبان ارتباط برقرار کنيم. اين آخرين شانس ما براي پدر و مادر شدن است و اگر نتيجه ندهد، نميدانيم چه بايد کنيم.»
داوطلبان رحم اجارهاي يا تخمک اهدايي نيز اغلب تحت فشار اقتصادي هستند. برخي از زنان سرپرست خانوار هستند و با اين کار قصد تأمين هزينههاي زندگي يا حتي درمان همسر خود را دارند. بسياري ترجيح ميدهند بدون واسطه اقدام کنند تا سهم بيشتري از مبلغ پرداختي را دريافت کنند و اين تصميم، خود، بخشي از فشار رواني و اقتصادي موجود در اين بازار را بازتاب ميدهد. اين بازار سياه علاوه بر مشکلات اقتصادي، تبعات اجتماعي و اخلاقي گستردهاي نيز دارد. هنگامي که دلالها و واسطهها بهطور رسمي يا غيررسمي تعيينکننده مسير فرزندآوري ميشوند، کنترل و نظارت بر سلامت جسمي و رواني مادران و جنينها دشوار ميشود. خطر سوءاستفاده، کمتوجهي به سلامت داوطلبان و ايجاد انگيزههاي نادرست اقتصادي، واقعيتهايي هستند که در اين بازار کمنظارتي، بهطور مداوم تکرار ميشوند.
هزينهاي به سنگيني يک زندگي؛ روايتهاي واقعي از مسير درمان ناباروري
براي بسياري از زوجها، مسير درمان ناباروري تنها يک مسير پزشکي نيست؛ اين مسير ترکيبي از اميد، انتظار، استرس و گاهي نااميدي مطلق است. تجربههاي واقعي مردم نشان ميدهد که هر سيکل درمان، صرفاً يک اقدام درماني نيست بلکه آزموني است براي تحمل فشارهاي رواني و اقتصادي که گاه خانواده را به مرز فروپاشي ميرساند.
يکي از بيماران ميگويد: «من هفت سال تحت درمان ناباروري بودم. چهار بار IVF ناموفق و دو بار موفق داشتم. براي هر بار تخمکگيري بايد حدود 50 تا 100 آمپول شکمي تزريق ميکردم و کلي دارو مصرف ميکردم. روح، روان، پول و سلامتيت را ميگذاري وسط تا شايد يک جنين ايجاد شود و هر بار که اين اتفاق نميافتد، تا مرز فروپاشي ميروي.» اين روايت تنها گوشهاي از فشار رواني و جسماني است که بيماران تحمل ميکنند.
بسياري از زوجها در طول سالها درمان، هزينههاي هنگفتي ميکنند، خانه و پسانداز خود را صرف ميکنند و با اميد به نتيجه مثبت به مراکز درماني مراجعه ميکنند. اما حتي پس از چندين سال تلاش، وقتي پاي کودکي در ميان است، بسياري همچنان با حسرت و نااميدي مواجهند. يکي از بيماران ميگويد: «پول دو خانه را خرج کرديم تا صاحب فرزند شويم اما هنوز وقتي مهرماه ميشود و به مدرسه نگاه ميکنيم، با همسرم حسرت ميخوريم و به بچهها و والدينشان نگاه ميکنيم.»
مسئله فقط مالي نيست؛ فشار روحي و رواني نيز سهم عظيمي دارد. روز انتقال جنين در IVF، بيماران در اتاق عمل شاهد داستانهاي مشابه خود هستند. زناني که براي دو و حتي پنجمين بار در حال تجربه اين روند هستند و کساني که آخرين شانس خود را امتحان ميکنند بر شدت اضطراب و دلهره زوجها ميافزايد و روحيه آنها را تخريب ميکند.
بسياري از زوجها حتي پس از درمانهاي متعدد نتيجهاي نميگيرند و ناچارند گزينههاي جايگزين مانند رحم اجارهاي را امتحان کنند. اما اين مسير هم هميشه موفقيتآميز نيست. يکي از بيماران روايت ميکند: «من حتي رحم جايگزين را امتحان کردم و نشد. به هر دري زدم اما بسته بود. دنياي من ديگر براي هميشه تاريک است.» تزريقهاي مکرر هورمون، آزمايشها و سونوگرافيهاي متعدد، همراه با فشار رواني انتظار نتيجه، زندگي روزمره زوجها را دچار اختلال ميکند. حتي خواب ديگر آرامشبخش نيست؛ اين جملات، تصوير تلخ و واقعي اضطراب، اميد و نااميدي را نشان ميدهد.
کلينيک يا کابوس؟ تأثير فضاي درماني بر روان بيماران ناباروري
يکي از چالشهاي کمتر ديدهشده در مسير درمان ناباروري، وضعيت فيزيکي و محيطي مراکز درماني است. طراحي و شرايط اين مراکز، نقش مستقيمي در آرامش رواني بيماران دارد؛ موضوعي که اغلب ناديده گرفته ميشود. زوجهايي که در طول سالها درمان ناباروري تجربهاندوزي ميکنند، بهتر از هرکس ميدانند، محيطي که در آن درمان ميشوند نيز بر شدت استرس و بيم و اميد آنها اثر ميگذارد.
بخش ناباروري بيمارستان «آ» دو طبقه زير زمين قرار دارد و به دليل رنگ کاشيها و نور کم و قديمي، محيطي سرد و دلگير ايجاد کرده است. اين بخش در کنار واحدهاي هماتولوژي و شيميدرماني واقع شده و مشاهده بيماران اين دو بخش، روحيه مادران مراجعهکننده را تحت تأثير قرار ميدهد. يکي از مراجعان اين بيمارستان گفت: «اگر شرايط مالي مساعدتري داشتيم، هيچگاه به اين مرکز نميآمديم. سه بار مراجعه کردهام و پس از هر بازگشت، يادآوري صداي غمگين مراجعين هنگام صحبت و گريههاي بخش شيمي درماني تا ساعتها من را مستعد گريه ميکند.»
وضعيت اتاقهاي ويزيت نيز چندان مطلوب نيست؛ در بيمارستان «آ» سه ماما در يک اتاق کوچک به تعداد زيادي بيمار رسيدگي ميکنند. فقدان حريم شخصي و نبود فضاي آرام براي مشاوره، مشکلات بيماران را مضاعف ميکند. حتي بيمارستانهاي نوساز و مدرنتر مانند بيمارستان «ب»، با وجود ظاهر شيک و توجه گردشگران سلامت، همچنان فضاي دلچسبي براي مراجعان بخش ناباروري ندارد.
اين شرايط، موجب ميشود که بسياري از زوجها عليرغم هزينه کمتر مراکز دولتي، ترجيح دهند درمان خود را در مراکز خصوصي انجام دهند. علت اين تصميم، نه کيفيت علمي بلکه تجربه محيطي و رواني مطلوبتر است. زوجها حاضرند هزينه بيشتري پرداخت کنند تا تحت فشار محيطي و اضطراب کمتري قرار بگيرند.
علاوه بر اين، فقدان متخصصان ماهر در مراکز دولتي، به مسئله دامن ميزند. پزشکان خوب و با تجربه ترجيح ميدهند در مراکز خصوصي فعاليت کنند، زيرا بار کاري و مشکلات مديريتي مراکز دولتي، جذابيتي براي آنها ايجاد نميکند. نتيجه آن ميشود که زوجها براي دسترسي به تخصص، مجبور به پرداخت هزينههاي بالاتر در بخش خصوصي هستند و چرخه فشار مالي و رواني ادامه پيدا ميکند.
بيمه و حمايت قانوني؛ وعدهها و واقعيت
در طول سالهاي اخير، قانونگذاران تلاش کردهاند تا از طريق پوشش بيمهاي، بار مالي درمان ناباروري را براي زوجها کاهش دهند. مهرماه 1400 و در ابتداي تشکيل دولت سيزدهم، تحتپوشش قرار گرفتن هزينههاي درمان ناباروري و نازايي يکي از مصوبههاي هيئت دولت بود. کمتر از يک سال بعد، وزارتخانههاي بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعي و سازمان برنامه و بودجه، ضوابط پوشش بيمهاي خدمات ناباروري را تصويب کردند تا روند درمان حدود چهار ميليون زوج نابارور تحت حمايت بيمه قرار گيرد.
در ابلاغيههاي رسمي آمده است که هزينههاي درمان زوجهاي نابارور در مراکز دولتي تا 90 درصد و در مراکز خصوصي تا 70 درصد براساس تعرفه بيمه سلامت پرداخت ميشود. همچنين سخنگوي دولت اعلام کرد که همه مراکز درماني موظف به عقد قرارداد با سازمانهاي بيمهگر پايه هستند و تمديد پروانه اين مراکز مشروط به قرارداد با بيمههاي پايه خواهد بود. با اين حال، تجربه ميداني بيماران، فاصله قابل توجهي ميان قانون و واقعيت عملي نشان ميدهد.
يکي از بيماران ميگويد: «در طول يک دوره درمان بيش از سيصد ميليون تومان پرداخت کرديم، با وجود داشتن دفترچه درماني، براي هر دور آزمايش ميليونها تومان هزينه شد و بيمه هيچ حمايتي نکرد.» چنين روايتهايي نشان ميدهد که اجراي پوشش بيمهاي به شکل يکپارچه و مؤثر هنوز با موانع جدي روبهرو است.
سازمان بيمه سلامت، با ارائه اطلاعات دقيق، مدعي است که خدمات ناباروري در سه سطح ارائه ميشود؛ از خدمات پايه پزشکي و مامايي تا بيمارستانها و مراکز فوق تخصصي. داروهايي که قبلاً تحت پوشش نبودند، اکنون تا حدي شامل بيمه ميشوند و اقدامات پاراکلينيکي و تجهيزات پزشکي مرتبط با درمان ناباروري نيز تحت حمايت قرار گرفتهاند. براي مثال، ذخيره تخمک براي بانوان مبتلا به سرطان و چهار خدمت فوق تخصصي کمک به باروري شامل IUI، ICSI، FET و IVF بدون محدوديت سني در سيستم بيمهاي کشور پيادهسازي شده است.
با اين حال، بيماران گزارش ميدهند که در عمل، پوشش بيمهاي محدود و موانع اجرايي زياد است. بسياري از آزمايشها و داروها که در مراکز خصوصي ضروري محسوب ميشوند، يا تحت پوشش نيستند يا بيمه مابهالتفاوت داروهاي ايراني و خارجي را تقبل نميکند. اين فاصله ميان وعده قانوني و اجراي واقعي، باعث شده است که زوجها همچنان با هزينههاي سرسامآور دستوپنجه نرم کنند و بسياري از آنها براي بهرهمندي از بيمه مجبور به تحمل طولاني شدن مراحل درمان و تکرار آزمايشها هستند.
علاوه بر مسائل مالي، تأخير در ارائه خدمات و فرايندهاي بروکراتيک بيمهها نيز مشکلات را دوچندان ميکند. زوجها بايد مراحل اداري پيچيدهاي را طي کنند تا حتي بخشي از هزينهها بازپرداخت شود. اين وضعيت، فشار رواني ناشي از درمان ناباروري را تشديد کرده و گاه اميد بيماران به حمايت قانوني را نيز تضعيف ميکند.
منبع: روزنامه فرهيختگان
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.