توريسم درماني در حال ترک ايران است

شايد فکر کنيم شرايط فرهنگي و اجتماعي ايران مانع از سفر توريست سلامت به ايران مي‌شود ولي واقعيت تلخ اين است که حتي افراد مقيد و مذهبي عراقي هم در حال کج کردن مسيرشان از مشهد و تهران به سمت مسقط هستند. چرايي اين اتفاق درحالي‌که مسئولان وزارت بهداشت دائما بر جذب توريست سلامت تاکيد مي‌کنند قابل تامل است.

توليد فنس دور باغي با قيمت ويژه

واقعيت اين است که متاسفانه بعضي انجمن‌هاي پزشکي تخصصي با پوشيدن قباي مردم‌دوستي و دلواپسي براي سلامت مردم قصد دارند انحصار خاصي در فعاليت‌هاي پزشکي به‌خصوص حوزه زيبايي ايجاد کنند. بخواهيم يا نخواهيم هزاران پزشک عمومي و متخصص در ايران وارد حوزه زيبايي شده‌اند که به‌شدت مورد توجه توريست‌هاي سلامت است. اما متاسفانه شاهد هستيم گروه‌هاي خاص بعضا با لابي و فشار و نفوذ بر وزارت بهداشت مي‌خواهند محدوديت‌هاي بيش از پيش براي پزشکان شاغل ايجاد کنند. درواقع مي‌توان گفت انجام کارهاي زيبايي غيرعلمي و غيرقانوني براي آرايشگران به‌غايت راحت‌تر است تا يک پزشک عمومي يا متخصص!

بدسليقگي‌هاي مسئولان

«هرکس اين شرايط را قبول ندارد بگويد بليت هواپيمايش را هم مي‌گيرم برود.» اين واکنش يکي از استانداران کشور به گلايه‌هاي پزشکان است. از قضا استاندار مورد نظر پزشک هم هست! کج‌سليقگي‌هاي مسئولان و رسانه‌ها در قبال کادر درمان و پزشکان و پرستاران شايد يکي از دلايلي باشد که توريسم سلامت را تحديد و تهديد مي‌کند.

طبق بررسي‌هاي آماري، پرستاران که يکي از ستون‌هاي مهم امر توريسم سلامت هستند، طي چند سال گذشته در کنار پزشکان به صدرنشين‌هاي خروج از کشور تبديل شده‌اند. آيا پزشکان متبحر در حوزه زيبايي و پوست و مو وقتي با موج رسانه‌اي انبوه عليه عمل‌هاي زيبايي در رسانه‌ها مواجه مي‌شوند بايد اميدوار به بقاي اين صنعت در کشور باشند؟ محدوديت براي کلينيک‌هاي زيبايي در شهرهاي توريستي و حتي زيارتي از سوي افراد خارج از حوزه سلامت باعث جذب توريست سلامت مي‌شود يا دفع آن؟

چه دوست داشته باشيم چه نداشته باشيم اقتصاد سلامت و درمان‌محور يکي از راه‌هاي کسب درآمد و رونق و جهش اقتصادي است. اين جهش و رونق بدون شک با جذب سرمايه امکان‌پذير است. سرمايه‌هايي که حتي محدوديت‌هاي مالي و تحريمي وضع‌شده بر ايران نمي‌تواند مانع واردات آن شود. عايدي سرمايه وارداتي براي انجام فعاليت‌هاي درماني تنها به رونق حوزه سلامت منجر نمي‌شود. يک توريست سلامت مي‌تواند همراه داشته باشد و از صنعت‌هاي هتل‌داري و گردشگري و... ايران هم بهره‌مند شود.

برنامه‌ريزي فوري و عاجل براي امر توريسم و گردشگري سلامت بايد در اولويت قرار بگيرد تا ايران از توانايي تبديل شدن به هاب حوزه سلامت عقب نماند! يادمان نرفته چند سال پيش صف‌هاي ايراني‌هايي که براي تزريق واکسن در مرزهاي شمال‌غربي و شمالي کشور ايجاد شده بود. اين صف‌ها بايد معکوس شود. و صد البته اگر خودمان را با آمارهاي درمان اتباع افغانستاني در ايران به‌عنوان گردشگر سلامت گول نزنيم!

منبع: روزنامه فرهيختگان