اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

بن‌بست دموکراسي در اروپاي مدعي پشت‌پرده اوج‌گيري پوپوليسم

چند سال قبل بود که «جوزپ بورل» مسوول وقت سياست خارجي اتحاديه اروپا در موضع گيري عجيبي، اروپا را به باغي زيبا و بقيه جهان را به جنگلي وحشي تشبيه کرد!

19:10
بن‌بست دموکراسي در اروپاي مدعي پشت‌پرده اوج‌گيري پوپوليسم

اين موضع گيري عجيب بورل اشاره به اين مساله داشت که اروپا به مهد مدنيت و دموکراسي و قانونمداري تبديل شده اين در حالي است که در بقيه جهان چنين چيزي را شاهد نيستيم و آن ها از استانداردهاي بالاي حکمراني و زندگي شبيه به آنچه در اروپا شاهد هستيم، برخوردار نيستند.

در همان زمان، اين موضع گيري بورل با تمسخر گسترده اي از سوي طيف متنوعي از انديشمندان و حتي افکار عمومي رو به رو شد. با اين حال، هرچه به جلو حرکت کرده ايم، رويدادهايي نظير جنگ اوکراين يا عملکرد ضعيف دولت هاي اروپايي در ماجراي پاندمي کرونا و البته مواضع قدرت هاي اروپايي در رابطه با جنگ غزه و همدستي صريح آن ها با کارزار جنايت و نسل کشي صهيونيست ها عليه مردم فسلطين، نشان داد تا چه اندازه اين قبيل موضع گيريهاي مقامهاي اروپايي بيپشتوانه و متوهمانه است.

در اين راستا، يکي از مهمترين و البته قابلتاملترين پديده هايي که در سال هاي اخير در اروپا رشد کرده و عملا ملت ها و دولت هاي اروپايي را در نقطه مقابل بسياري از شعارهاي ادعايي و متعالي آن ها قرار داده است، مساله اوج گيري پوپوليسم و رويه هاي ضددموکراتيک در عرصه حکمراني در کشورهاي مختلف اروپايي است. به عنوان مثال، در انتخابات پارلمان اروپا در سال 2024، احزاب پوپوليست از جناح راست و چپ، سهم بيشتري از کرسيها را نسبت به دوره هاي قبل به دست آوردند. اين مساله نشان مي دهد که نفوذ آن ها در سياست هاي ملي و اروپايي تثبيت شده است.

در ژوئن سال 2024 نيز احزاب راستگراي افراطي از کشورهاي مختلف اروپايي نظير مجارستان، اتريش، جمهوري چک، اسپانيا و هلند، ائتلافي با نام «ميهنپرستان براي اروپا» تشکيل دادند که اين ائتلاف در نوع خود، سومين گروه بزرگ در پارلمان اروپا بود. در عين حال، در کشورهاي مختلف اروپايي نيز شاهد اوج گيري عجبب احزاب پوپوليستي بوده ايم. مثلا در آلمان، حزب «آلترناتيو براي آلمان» در سال هاي اخير اوج گيري قابل توجهي داشته و به يک نيروي سياسي مهم در اين کشور تبديل شده است.

در روماني، «جورج سيمون» رهبر حزب مليگراي AUR، در دور اول انتخابات رياست جمهوري 2025 اين کشور با کسب 41 درصد آرا پيشتاز شد. در اسکاتلند حزب «رفرم يوکي» با کسب 7 درصد آرا در انتخابات عمومي و افزايش محبوبيت خود تا 20 درصد در نظرسنجي هاي منطقه اي، به عنوان يک نيروي سياسي نوظهور خودش را معرفي کرده است. در شرايط کنوني، از 27 کشور عضو اتحاديه اروپا، 23 مورد با اوج گيري قابلتامل راست هاي افراطي در حوزه قدرت خود رو به رو شدهاند. احزابي که همه و همه عمده سرمايه سياسي خود براي به دست گرفتن قدرت را بر رويکردهاي پوپوليستي قرار داده اند.

*وبگاه مدرن ديپلماسي در گزارشي از اوج گيري عجيب پوپوليسم در اروپا در طي دهه اخير خبر داده است. رويدادي که بر شدت قطبي گرايي سياسي در اين قاره افزوده است.

اصولي که هيچ نسبتي با آموزه هاي دموکراتيک ندارند و از يک دگرديسي قابل تامل در سياست اروپايي خبر مي دهند. در اين نقطه يک سوال مطرح مي شود: علت پشت کردن ملت هاي اروپايي به دموکراسي و اقبال فزاينده آن ها به پوپوليسم چيست؟ به نظر مي رسد در اين رابطه بايد 3 مولفه محوري را مد نظر داشت.

 

يک: نااميدي از دموکراسيِ نمايشي در اروپا

رهبران اروپايي سال هاي سال در کشورهاي خود، درلواي شعارهاي به ظاهر زيبا و تعهد ادعاييشان به دموکراسي، قدرت را در دست داشته اند اما در عمل، نه تنها مشکلات مردم حل نشده بلکه شاهديم در حوزه هاي اقتصادي، امنيتي و اجتماعي، ملت هاي اروپايي با چالش هاي جدي تري هم رو به رو شده اند.

به بيان ساده تر، همانطور که نشريه «تايمز» در گزارشي عنوان کرده، اين حس در ميان ملت هاي اروپايي شکل گرفته که دموکراسي اروپايي، قادر به حل مشکلات آن ها نيست و نخبگان سياسي اروپايي که در اين منظومه کار مي کنند نيز عملا از زندگي آن ها فاصله گرفته اند و نگراني هايشان را به نحوي موثر مخاطب قرار نمي دهند. از اين رو، نظام و سازوکارهاي کنوني در اروپا که خود را دموکراتيک مي خوانند، صرفا نمايشي و فاقد ظرفيت هاي عملي ارزيابي مي کنند.

*بنياد «فردريش نومن» در گزارشي ويژه، اوج گيري و ظهور پوپوليسمِ اقتدارگرا در اروپا را يک چالش مهم در حوزه سياست اروپايي توصيف کرده و به طور خاص، خسته شدن مردم اروپا از شعارهاي بي سرو ته دموکراسي اروپايي و رهبراني که در اين حوزه فعاليت مي کنند را علت اصلي اقبال به اين روند توصيف کرده است.

موضوعي که خود سبب شده اروپا در يک بازه زماني محدود از سال 2021 تا به امروز، با انفجار پوپوليسم و احزاب پوپوليست در عرصه سياست و قدرت خود رو به رو شود. واقعيت اين است که مردم از دموکراسي ادعايي در اروپا خسته شده اند و در قالب آن به نوعي حس بنبست رسيدهاند.

 

دو: اروپا و اوج گيري دغدغه هاي اقتصادي

در سال هاي اخير و در بحبوحه وقوع رويدادهايي نظير پاندمي کرونا، جنگ هاي اوکراين و غزه و البته آغاز جنگ تعرفه اي ترامپ، کشورهاي اروپايي با واقعيت هاي اقتصادي تازه اي رو به رو شده اند. جهان هنوز اعتصاب نيم ميليون نفري کارگران و کارمندان در لندن پايتخت انگليس و يا برگزاري اعتصابات مشابه در آلمان و فرانسه را به دليل نارضايتي مردم از سطح درآمدي و دستمزدي خود از ياد نبرده است. در سال 2024، رشد اقتصادي در منطقه يورو به 0.8 درصد رسيد که فاصله زيادي با پيشبيني هاي قبلي در مورد رشد اقتصادي اروپا داشت. ضعف در سرمايه گذاري و مصرف داخلي عمده دلايل تحقق اين مضووع بوده اند.

اقتصاد آلمان به عنوان بزرگترين اقتصاد اروپايي در سال 2024 براي دومين سال متوالي با کاهش 0.2 درصدي در توليد ناخالص داخلي خود رو به رو شد. کاهشي که ناشي از رکود در صادرات، کاهش مصرف خانوارها و بحران در بخش ساخت و ساز بود. در ايرلند و ايتاليا نيز آمارها از کاهش سرمايه گذاري بخش خصوصي و رکود در حوزه صنعت خبر مي دهند. مثلا در ايتاليا توليد صنعتي اين کشور در سال 2025 کاهشي شده است. در سال 2024، کسري بودجه منطقه يورو به 3 درصد از توليد ناخالص داخلي کشورهاي عضو رسيده که عددي قابل توجه است.

*يورو نيوز در گزارشي با اشاره به انتخابات پارلمان اروپايي در سال 2024، اصليترين چالش در اين انتخابات را قدرتگيري قابل توجه رهبران و سياستمداران پوپوليست در قالب آن عنوان مي کند. موضوعي که با اقبال عمومي نيز همراه است.

اين امارها موجب شده اند تا چشماندازهاي رشد اقتصادي اروپا در سال 2025 معطوف به عدد 1.3 درصد باشند که اين عدد در قياس با پيشبيني هاي پيشين از يک کاهش بزرگ خبر مي دهد. تمامي اين قبيل آمارها تا حد زيادي بر سطح زندگي و رفاه مردم اروپا اثرگذاري منفي داشته اند. واقعيت اين است که رقم خوردن اين آمارها از نگاه مردم اروپا تا حد زيادي محصول حضور دولتمرداني در قدرت است که سال ها در لواي تعهدشان به اصول دموکراتيک و قانونمداري، چيزي جز حرف به مردم نفروخته اند. از اين رو، اروپايي ها عملا در حال فاصله گرفتن از اين فضا و يافتن يک آلترناتيو تازه هستند. موضوعي که نمودهاي عيني خود را در قالب اقبال فزاينده مردم اروپا به احزاب پوپوليست و عمدتا راستگراي افراطي به نمايش گذاشته است.

 

سه: تقويت مليگرايي در ملت هاي اروپايي

ايده تشکيل اتحاديه اروپا تا حد زيادي انعکاس دهنده موضع گيري عجيب جوزپ بورل بود که اروپا را شبيه به باغي زيبا در جهان توصيف مي کرد. در واقع، دولت هاي اروپايي اين تصور را داشتند که مي توانند در قالب يک بلوک متحد در جهان حاضر شوند و بر پايه اصول دموکراتيک و ديگر ارزش هاي مثبت، در مقام يک الگو براي جهانيان ايفاي نقش کنند.

اين در حالي است که اکنون يکي از مهمترين بحث ها در کشورهاي مختلف اروپايي اين است که صرف نظر کردن از بسياري از اختيارات حکمراني توسط دولت هاي اروپايي و تفويض آن ها به اتحاديه اروپا، صرفا ضعف فزاينده اين دسته از کشورها را به دنبال داشته است. اساسا همين جنس از نگاه بود که سبب شد انگليس از اتحاديه اروپا خارج شود. در فرانسه و آلمان نيز طيف هاي متنوع سياسي خواستار تحقق دستورکار مذکور هستند. اوج گيري مشکلات اقتصادي و امنيتي و همچنين برجسته شدن مساله مهاجران در اروپا، همه و همه سبب شده تا ملت هاي اروپايي به جاي تاکيد بر اتحاديه اروپا، مليگرايي را ارج نهند. اساسا قدرت گيري راست هاي افراطي در اروپا نيز متاثر از نگاه ملي گراي آن ها به حوزه هاي مختلف حکمراني است.

موضوعي که با شعارهاي عوامپسند و پوپوليستي آن ها در حوزه هاي مذکور، ابعاد جدي تري را نيز به خود گرفته است. از اين رو، نه در سطح ملي بلکه در سطح بلوک اتحاديه اروپا نيز مردم اين قاره در حال فاصله گرفتن از دموکراسي ادعايي، و حرکت به سمت پوپوليسم سياسي هستند. دليل آن نيز چيزي جز نااميدي از شعارهاي دور و دراز دموکراسيهاي غربي و آشکار شدن ناکارآمدي اين مدل از حکمراني در غرب نيست.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.