شعر از علي شهودي
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
ايران من به پيش تو شيران سر افکنند
بازان در آسمان تو بال و پر افکنند
گر تيغ بر کشند دليرانت از نيام
هر دم به پيش پاي تو صدها سرافکنند
ايران من مباد که از اوج اقتدار
روزي تو را به خاک مذلت بر افکنند
هيهات خيل بوم در انبوه سايه ها
آشوب و اغتشاش به بوم و بر افکنند
ايران من مباد که اين دره هاي پست
روزي ترا ز قلة کرّ و فر افکنند
فوج قطار کشتي شان موج زن ،مباد
يک روز در سواحل تو لنگر افکنند
صورت نموده اند نهان زير صدنقاب
تا بر رخ تو پنجة خونين در افکنند
هان جهد مي‌کنند جهودان روزگار
کآفات شک به مزرعه باور افکنند
ايران من مباد که تخم نفاق را
در خاک مهر پرور تو يکسر افکنند
ايران من، اميد بلاد دگر تويي
روزي مباد در تو پي‌ايي ديگر افکنند
اهريمنان هميشه به تو نقشه مي‌کشند
تا آتش نفاق به خشک و تر افکنند
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
بخش خبری آذربایجان
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.