اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

انقلاب اسلامی ایران در آینه روایات (1190)

مروري خلاصه‌وار بر ساير رويدادهاي اصلي دوران ظهور در جهان (41)

انقلاب اسلامی ایران در آینه روایات (1190)

علامات ظهور(38)

دوم: بيداري مردم جهان(30)

چگونگي تاثير انقلاب اسلامي ايران در ظهور ولي عصر«عج الله تعالي فرجه الشريف» از ديدگاه حضرت آيت الله خامنهاي«مد ظله العالي» (12)

ويژگيهاي جامعه مهدوي از ديدگاه آيت الله خامنهاي«مدظله العالي»(4)

 

استفاده از همه نيروهاي انساني و طبيعي

در آن روز همه نيروهاي طبيعت و همه نيروهاي انسان استخراج ميشود، چيزي در بطن زمين نميماند که بشر از آن استفاده نکند. اين همه نيروهاي معطل طبيعي، اين همه زمينهايي که ميتواند انسان را تغذيه کند، اين همه قواي کشف نشده مانند نيروهايي که قرنها در تاريخ بود مثلاً نيروي اتم، نيروي برق و الکتريسته، قرنها بر عمر جهان ميگذشت اين نيروها در بطن طبيعت بود؛ اما بشر آنها را نميشناخت، بعد يک روزي به تدريج استخراج شد. همه نيروهاي بيشماري که از اين قبيل در بطن طبيعت هست، در زمان امام زمان استخراج ميشود.

 

رشد فضائل اخلاقي

يک روايت ديگر از امام باقر عليهالصّلاةوالسّلام ميفرمايد: «حتي اذا قام القائم جاعت المضامله و يأت الرجل الي کيس اخيه فيأخذ حاجة لايمنه»(مجلسي، 1403قج52: 372)؛ اين اشارهي به اخلاق برابري طلبي و مساوات گرايي انسانها است. ايثار و گذشت انسانها است. نجات دل انسانها از تسلط بخل و حرص که بزرگترين وسيله براي بدبخت کردن انسانها بوده؛ مبشر يک چنين حالتي است. برادري به سراغ جيب برادر ديگرش ميرود و از او به قدر نياز خودش بر ميدارد و او مانعش نميشود. اين در حقيقت نشان دهنده آن نظام سالم اسلامي، اخلاقي، اقتصادي، اجتماعي آن روز است. يعني زور و اجباري در کار نيست، خود انسانها از آن بخل انساني و حرص انساني نجات پيدا ميکنند، و يک چنين بهشت انسانيتي به وجود ميآيد.

 

برچيده شدن حاتم بخشيهاي مستکبرين

باز در يک روايت ديگر « إِذَا قَامَ قَائِمُنَا اضْمَحَلَّتِ الْقَطَائِعُ فَلَا قَطَائِعَ». اين بخششهايي که حکومتهاي مستکبر عالم به دوستانشان به يارانشان هميشه ميکنند، حاتم بخشيها، از کيسه ملتها به اين و آن بخشيدنها، اينها ديگر بساطش در دنيا برچيده خواهد شد. قطيعه که در گذشته به يک شکل بود، امروز به يک شکل ديگر است. در گذشته به اين صورت بود که يک خليفهاي، يک سلطاني يک تکه زميني را، يک صحرايي را، يک دهي را، يک شهري را، گاهي يک استاني را ميبخشيد به يک نفر ميگفت برو هر کار ميخواهي آنجا بکن، از مردمش ماليات بگير، از مزارعش استفاده کن، هر گونه بهره مادي دارد مال تو، يک حقي هم به سلطان بايد ميداد. امروز هم در شکل انحصارات گوناگون نفتي و تجاري و صنعتي و فني و اين صنايع بزرگ و اين انحصارات بيچاره کنندهي ملتها اينها همهاش در حقيقت در حکم قطيعه است، که اين انحصارات امروزي هم در حکم همان قطايع است؛ براي خاطر اينکه اين هم به کمک بند و بست با حکومتها و رشوه دادن و رشوه گرفتن به وجود ميآيد، اين بساطهاي انسانکُش و فضيلتکُش از بين خواهد رفت و وسيلهي بهره انسانها در اختيار همه آنها قراري خواهد گرفت.

 

مساوات در امور مالي و اقتصادي

 در يک روايت ديگر باز ناظر به وضع اقتصادي ميفرمايد: «و يسوي بين الناس حتي لاتري محتاجاً الي زکاة»[72] بين مردم آنچنان مساوات در امور مالي و اقتصادي را برقرار خواهد کرد، که يک نفر فقيري که شما بتوانيد زکات مالتان را به او بدهيد پيدا نخواهيد کرد؛ و اينجا زکات طبعاً مصروف خواهد شد براي مصارف عمومي و به فقرا ديگر داده نميشود، چون فقيري آن روز در دنيا نيست(خطبههاي نماز جمعه 1366/01/21).

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.