مروري خلاصهوار بر ساير رويدادهاي اصلي دوران ظهور در جهان (33)
علامات ظهور(30)
دوم: بيداري مردم جهان(22)
چگونگي تاثير انقلاب اسلامي ايران در ظهور ولي عصر«عج الله تعالي فرجه الشريف» از ديدگاه حضرت آيت الله خامنهاي«مد ظله العالي» (4)
نقش انقلاب اسلامي در اميد سازي(3)
«در مسألهي انتظار فرج امام زمان، چندين عنصر اساسي وجود دارد، که يکي از آن عناصر عبارت است از عنصر اميد. در دنيايي که همه رويدادها و پديدهها انسان را از رسيدن به يک روزگار لذتبخش و شاديبخش مأيوس ميکند، انتظار ظهور مهدي«عليهالصّلوةوالسّلام» در انسان اميد ميدمد و انسان را به آيندهي بزرگ و روشن و شيرين نويد ميدهد. در طول تاريخ بشر هميشه اين حالت يأس و هِرمان در ملتها وجود داشته است؛ يعني قدرتمندان و زورگوها و سلطهطلبها و سلاطين و صاحبان زر و زور، اوضاع را به شکلي درست کردند و ترتيب دادند که عامه مردم و بخصوص انسانهاي آزاده و حساس بهکلّي اميد خودشان را از رسيدن به سعادت و خوشبختي از دست ميدادند. که عيناً اين قضيه درباره پيغمبران و زندگي آنها در قرآن کريم بازگو شده و ما وقتي داستان پيغمبران را در قرآن ميخوانيم ميبينيم، که بر ياران و پيروان انبياء روزهايي گذشته است که در آن روزها هيچ اميدي در دل آنان پرتو نميافکنده است؛ حتّي خود پيغمبران در مواردي دچار تزلزل ميشدند؛ «وزلزل الرسول» تا جايي که ياران پيغمبران «و زلزلوا حتّي يقول الرّسول والّذين معه متي نصراللَّه»(بقره214) يعني آنچنان در ايمان و اميد مردم به خاطر اوضاع سخت و ناهنجار، تزلزل بهوجود ميآمد که پيغمبران و مؤمنان نزديک آنها هم بيصبرانه ميگفتند پس نصرت خدا کِي فراخواهد رسيد؟! يعني آنها هم احساس سراسيمگي ميکردند. در مقابلِ اين حالت نوميدي، خداوند متعال بهوسيله پيغمبران به مردم و به دل مؤمنين اميد داده است. در داستان حضرت موسيبنعمران و ولادت موسي در زير فشار نظام مستبدانه فرعوني يک نکات دقيقي را قرآن بيان ميکند، آن وقتي که مادر موسي از ترس مأمورانِ مراقبِ فرعون، مجبور شد که فرزند نوزاد خود را به آب بسپارد و در حقيقت قطع اميد کند از حيات او، خداي متعال بهوسيله سروش غيبي به مادر موسي الهام داد و دو وعده به مادر موسي، پروردگار عالم در اين ساعتهاي بحراني و نوميدانه داد. آيه شريفه درباره اين ماجرا اينجور است: «و اوحينا الي ام موسي عن ارضعيه فأذا خفت عليه فألقيه في اليم و لاتخافي ولاتحزني انا رادّوه اليک و جاعلوه من المرسلين»(قصص7). يعني خداوند به مادر موسي وحي فرستاد و الهام کرد که اين کودکِ تازه به دنيا آمده را شير بده و هرگاه که احساس خطر کردي او را در آب رها کن و بدان که ما اوّلاً اين کودک را به تو برميگردانيم، اين يک وعده؛ و ثانياً «و جاعلوه من المرسلين» او را در شمار پيغمبران مرسل قرار خواهيم داد. که مادر موسي با اتکاء و اعتماد به وعدهي الهي اين کودک را در صندوقچهاي گذاشت، او را در ميان امواج خروشان رود نيل رها کرد و اميدوار شد که کودک به او برخواهد گشت. بعد از آنيکه اين کودک با دست قدرت خدا و بهصورت معجزنشان بهوسيله دشمن خود -يعني فرعون- از آب نجات داده شد و در خانه فرعون از او نگهداري شد و به دنبال کسي که او را شير بدهد به جستجو پرداختند و بالاخره به مادرِ خودِ اين طفل -مادر موسي- رسيدند و مادر موسي بهصورت ناشناس بهعنوان دايه در خانه فرعون استخدام شد و کودک به آغوش مادر برگشت -که يکي از هيجانانگيزترين ماجراهاي پيغمبران است- اينجا آيه شريفه باز يک نکتهاي را بيان ميکند که نقش اميد را نشان ميدهد. ميفرمايد: «فرددناه الي امه کي تقرّ عينها ولاتحزن و لتعلم انّ وعداللَّه حق و لکن اکثرهم لايعلمون»(قصص13). يعني ما موسي را به مادرش برگردانديم تا چشم او روشن بشود به ديدار فرزند خود، و بداند که وعدهي خدا حق است؛ يعني از آن دو وعدهاي که خداوند متعال به مادر موسي داده بود، يکي از اين دو وعده به همين زودي عمل شد؛ خداوند وعده فرموده بود که ما اين طفل را به تو برميگردانيم و او را از پيغمبران مرسل قرار خواهيم داد. اينک وعده اول الهي تحقق پيدا کرد. پس دل مادر موسي بايد محکم شود که وعده خدا حق است و آن وعده دوم هم تحقق پيدا خواهد کرد. اين بنياسرائيل را براي سالهاي طولاني به حرکت درآورد و آنها را که داشتند اميدشان را از دست ميدادند، اميدوار کرد و وادار کرد که به ايمان الهي خود پابند بمانند. اين نقش اميد و اهميّت اميد در دل انسانهاي مؤمن و نقش اميد در تاريخ گذشته پيغمبران است، لذا خداوند در همين سورهي قصص ميفرمايد: «و نريد ان نمن علي الّذين استضعفوا فيالارض»، يعني ما اراده کردهايم که بر مستضعفان در زمين منّت بگذاريم «ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين»(قصص5). ارادهي الهي و سنّت الهي و قانون لايتخلف الهي اين است که مستضعفان -يعني آن مردمي که در نظام اجتماعيِ ظالمانه و ديکتاتوري و فرعوني ضعيف شمرده شدهاند و به ضعف کشانده شدهاند- اراده الهي اين است که، اين افراد بر سرير قدرت تکيه بزنند. آنها باشند که قدرت را از سوي پروردگار بدست ميگيرند و وارث ملک الهي و حقّ غصب شده پروردگار خواهند شد. اين نقش اميد است.»(سخنراني در مشهد 1368/01/03).
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.