اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

افت علمي دانشگاه‌هاي ايران در رتبه‌بندي جهاني

در تازه‌ترين رتبه بندي علمي دانشگاه هاي جهان (شانگهاي - سال 2025) عربستان توانسته با داشتن 13 دانشگاه در فهرست هزار دانشگاه برتر، از ايران پيشي بگيرد، همچنين جايگاه ترکيه با حفظ 11 دانشگاه در اين رتبه‌بندي از ايران بالاتر است.

افت علمي دانشگاه‌هاي ايران در رتبه‌بندي جهاني

رتبه دانشگاههاي ايران در مقايسه با کشورهاي منطقه روند کاهشي داشته است، يک استاد دانشگاه درهمينباره به خبرآنلاين ميگويد: «سلب استقلال دانشگاهها در تصميمگيريهاي علمي و مديريتي، دخالت نهادهاي بيروني در جذب هيئت علمي و مشکلات معيشتي اساتيد از جمله علل کاهش رتبه علمي دانشگاههاي ايران است.»

به گزارش خبرآنلاين، در تازهترين رتبهبندي علمي دانشگاههاي جهان (شانگهاي - سال 2025) عربستان توانسته با داشتن 13 دانشگاه در فهرست هزار دانشگاه برتر، از ايران پيشي بگيرد، همچنين جايگاه ترکيه با حفظ 11 دانشگاه در اين رتبهبندي از ايران بالاتر است، اين در حالي است که ايران فقط 6 دانشگاه (علوم پزشکي تهران، تهران، تربيت مدرس، علوم پزشکي شهيد بهشتي، شريف و علوم پزشکي ايران) در ميان هزار دانشگاه برتر جهان دارد. روند نزولي تعداد دانشگاههاي ايراني حاضر در اين رتبهبندي از سال 2019 بهوضوح نشاندهنده مشکلات عميقي است که دانشگاههاي کشور با آن دست به گريبان شدهاند. از سوي ديگر عربستان طي پنج سال گذشته توانسته تعداد دانشگاههاي خود را بيش از سه برابر افزايش دهد و ترکيه نيز جايگاه نسبتاً ثابتي در اين عرصه حفظ کرده است.

درهمينباره کارن ابرينيا، استاد دانشگاه تهران و دبير کانون صنفي استادان دانشگاهي ايران معتقد است: «وقتي تصميمگيريهاي علمي از دانشگاهها سلب ميشود، کيفيت هيئت علمي تضعيف و ظرفيتهاي علمي کشور به هدر ميرود.»

او  ميگويد: «در حال حاضر اختياراتي مانند جذب اعضاي هيئت علمي از دانشگاهها سلب شده است، همچنين کمبود بودجه و مهاجرت استادان دانشگاه از ايران سببساز افت علمي دانشگاههاي کشور شده است.»

متن کامل اين گفتوگو درادامه آمده است:

 

*اخيراً شاهد کاهش جايگاه دانشگاههاي ايران در رتبهبنديهاي جهاني هستيم، به نظر شما دلايل اصلي اين افت چيست؟

 

دلايل متعددي براي اين موضوع وجود دارد، اما يکي از مهمترين آنها، کاهش تدريجي استقلال دانشگاهها است.

 

*منظورتان از استقلال دانشگاه چيست؟

دانشگاه بهعنوان يک نهاد علمي با سازمانها و ادارات دولتي متفاوت است. در ساير نهادهاي دولتي انتصاب مديران و تصميمگيريها معمولاً توسط دولت يا حاکميت انجام ميشود، اما دانشگاه بايد به دليل ماهيت علمياش خود در امور علمي تصميمگيري کند. هيچ نهادي جز دانشگاه صلاحيت تصميمگيري در اين زمينه را ندارد.

 

*اين استقلال چگونه در عمل خدشهدار شده است؟

 

در حال حاضر اختياراتي مانند جذب اعضاي هيئت علمي از دانشگاهها سلب شده است. اگر دانشکدهاي بخواهد عضو هيئت علمي جذب کند اين تصميم بايد توسط خود دانشکده و بر اساس نيازهاي علمي آن گرفته شود، اما اکنون نهادهايي مانند شوراي عالي انقلاب فرهنگي، بسيج اساتيد يا ساير مراجع در اين فرآيند دخالت ميکنند و تصميمگيري را از دانشگاهها گرفتهاند. مثلاً در دولت قبلي تصويب کردند که حتي براي انتخاب رئيس دانشکدهها بايد از مراجع اطلاعاتي صلاحيت فرد استعلام گرفته شود.

وقتي تصميمگيريهاي علمي از دانشگاهها سلب ميشود، انتخاب افراد مناسب براي هيئت علمي با مشکل مواجه ميشود. اين روند بهتدريج به تضعيف کيفيت هيئت علمي و در نتيجه کاهش جايگاه دانشگاهها منجر خواهد شد.

 

*آيا عوامل ديگري هم در اين افت جايگاه نقش دارند؟

 

بله، يکي ديگر از عوامل مهم، مهاجرت اعضاي هيئت علمي و نخبگان است. اين موضوع با مسائل معيشتي اساتيد ارتباط نزديکي دارد. حقوق اساتيد دانشگاه بسيار پايين است. براي مثال، يک استاد تازهکار با مدرک دکتري از بهترين دانشگاههاي ايران يا جهان، حقوقي در حدود 20 ميليون تومان دريافت ميکند که حتي براي اجاره خانه در تهران کافي نيست. حتي اساتيد باسابقه با 30 سال خدمت حقوقي کمتر از معادل هزار دلار دارند، در حالي که در کشورهاي همسايه مانند عراق، اساتيد چندين برابر اين مبلغ دريافت ميکنند. اين شرايط انگيزه ماندن در دانشگاه را کاهش ميدهد.

مهاجرت نخبگان تأثير عميقي داشته است. براي مثال، يکي از همکاران ما در رشته خودم به عربستان مهاجرت کرد، البته او نميخواست از دانشگاه برود بلکه بيرونش کردند و اکنون رئيس دانشکدهاي در آنجاست، او الان حقوقي بالايي حدود 13 هزار دلار دارد و بودجه پژوهشي يک ميليون دلاري براي تجهيز آزمايشگاه دريافت کرده است. چنين شرايطي در ايران وجود ندارد و بسياري از نخبگان به دليل مشکلات معيشتي و نبود امکانات، مجبور به ترک کشور شدهاند، مقاصد اين مهاجرتها هم شامل کشورهاي همسايه مانند عربستان، قطر، عمان و حتي ترکيه است.

 

*وضعيت بودجه دانشگاهها چگونه است و چه تأثيري بر فعاليتهاي پژوهشي داشته؟

 

بودجه دانشگاهها عمدتاً صرف پرداخت حقوق ميشود و تقريباً هيچ پولي براي فعاليتهاي پژوهشي باقي نميماند. بهعنوان مثال، در دانشکده مهندسي مکانيک دانشگاه تهران، که يکي از بهترين دانشکدههاي کشور است، تجهيزات موجود مربوط به 20 سال پيش است و تقريباً هيچ دستگاه جديدي براي آزمايشگاهها خريداري نشده است و فناوريهاي جديد به سختي وارد آزمايشگاهها ميشوند. اساتيد گاهي با استفاده از درآمد پروژههاي شخصي خود تجهيزات محدودي تهيه ميکنند، اما دولت بودجهاي براي تجهيز آزمايشگاهها اختصاص نداده است.

از طرفي، اساتيد بهدليل کمبود بودجه نميتوانند در کنفرانسهاي علمي بينالمللي شرکت کنند، زيرا هزينه بليط و ثبتنام بسيار بالاست. اين محدوديتها باعث کاهش تعاملات علمي و تأثيرگذاري جهاني دانشگاهها ميشود. اين عوامل بهصورت همافزا عمل ميکنند. سلب استقلال، مشکلات معيشتي، گزينشهاي غيرعلمي و کمبود بودجه، همگي باعث کاهش کيفيت پژوهش، مهاجرت نخبگان و افت جايگاه دانشگاهها در رتبهبنديهاي جهاني شدهاند. در حالي که توان علمي و نيروي انساني کشور بسيار بالاست، اما بدون بودجه و امکانات کافي، اين ظرفيت به هدر ميرود.

دانشگاههاي ايران از نظر نيروي انساني و توان علمي در سطح بسيار خوبي قرار دارند و در اين سالها رشد کردند. اگر بودجه و امکانات کافي تأمين شود و مشکلات معيشتي اساتيد برطرف گردد، اين دانشگاهها و کشور ميتوانند به شکوفايي برسند، اما در حال حاضر وقتي دانشگاهها خود درگير مشکلات اساسي هستند نميتوان انتظار داشت که مشکلات کلان کشور را حل کنند.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.