اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

پنج راهبرد ايران در آذربايجان که صهيونيست‌ها را شوکه مي‌کند

سفر رئيس جمهور به جمهوري آذربايجان مي‌تواند فرصتي براي تغيير معادلات در قفقاز جنوبي از طريق بازتعريف روابط تهران-باکو و ايجاد زمينه همکاري‌ در حوزه‌هاي کريدوري، خريد نفت از آذربايجان و افزايش مشارکت ايران در فرايندهاي منطقه‌اي قفقاز جنوبي باشد.

پنج راهبرد ايران در آذربايجان که صهيونيست‌ها را شوکه مي‌کند

منطقه قفقاز به دليل موقعيت ژئوپليتيک و نيز وجود منابع غني نفت و گاز، همواره صحنه رقابت قدرتهاي بينالمللي و منطقهاي بوده است. اين منطقه بهعلت مجاورت جغرافيايي با ايران همواره براي کشورمان مهم بوده و تهديدهايي را نيز براي منافع ايران به همراه داشته است.

به گزارش فارس، با بروز اختلافات سرزميني ميان جمهوريهاي آذربايجان و ارمنستان و افزايش نقشآفريني رژيم صهيونيستي، تهديدهاي جديدي به ويژه پس از مناقشه دوم قرهباغ در سال 2020 در اين منطقه براي ايران ايجاد شده است.

به دليل تعاملات گسترده اقتصادي، سياسي، نظامي و امنيتي رژيم صهيونيستي با جمهوري آذربايجان به ويژه خريد گسترده نفت به عنوان رگ حياتي و محصول راهبردي و فروش سلاح به عنوان خريد راهبردي باکو و نيز حمايتهاي سياسي و نظامي ترکيه از اين کشور، در حال حاضر روابط اين دو کشور با باکو بيش از پيش توسعه يافته که تهديدهاي ژئوپليتيکي و ژئواکونوميکي زيادي عليه جمهوري اسلامي ايران به وجود آورده است.

قطع ارتباط ايران و ارمنستان، ارائه فضاي رصد و عمليات امنيتي به اسرائيل و فعالسازي جريانات جداييطلب و گسلهاي قوميتي، از مهمترين تهديدهايي است که اين کشور همسايه ميتواند براي جلب و حفظ حمايت طرفهاي معارض، عليه منافع ايران ايجاد کند.

اين در حالي است که ايران براي دفع اين تهديدها، عمدتا بر قدرت نظامي تکيه دارد که پاسخگوي همه تهديدهاي موجود نيست و استفاده بيشاز حد از تهديد نظامي نيز منجر به کاهش اثرگذاري آن ميشود.

لذا ضرورت دارد جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با اين تهديدها و نيز افزايش نقشآفريني خود در منطقه حساس قفقاز جنوبي از طريق افزايش منافع مشترک اقتصادي، سياسي و امنيتي با هدف وابستهسازي منافع جمهوري آذربايجان به خود، موارد زير را در مذاکرات و تعاملات فيمابين مورد توافق قرار دهد:

1- خريد نفت جمهوري آذربايجان از طريق خاک ايران: اقتصاد آذربايجان اقتصادي تک محصولي است. بهطور ميانگين از حدود 30 ميليارد دلار صادرات اين کشور، حدود 90 درصد مربوط به صادرات نفت و گاز است که اين درآمد، عامل اصلي حيات سياسي و اقتصادي اين دولت محسوب ميشود.

در اين ميان، رژيم صهيونيستي با خريد متوسط 90 هزار بشکه نفت  از توليد روزانه 500 هزار بشکهاي باکو، به سومين خريدار نفت آذربايجان تبديل شده و با استفاده از همين ابزار، ارتباطات خود را با حکام اين کشور تقويت کرده است. 

درعين حال، قرارگرفتن پالايشگاه تبريز در مجاورت جمهوري آذربايجان اين امکان را فراهم ميکند تا جمهوري اسلامي ايران با واردات روزانه تا 110 هزار بشکه نفت از باکو، خوراک نفتي اين پالايشگاه را تامين کند و ارتباطات اقتصادي با اين کشور را به صورت جدي ارتقا دهد.

اين اقدام از طريق افزايش سهم ايران در اقتصاد جمهوري آذربايجان، زمينه اثرگذاري بيشتر بر سياستها و تغيير منافع سياسي-اقتصادي اين کشور به نفع ايران را فراهم ميکند. بهعلاوه با اين اقدام، هزينه انتقال نفت از جنوب کشور به پالايشگاه تبريز که سالانه به چند ده ميليون دلار ميرسد نيز کاهش مييابد.

2- رفع تهديد کريدور ادعايي زنگهزور بهصورت ايجابي با تکميل کريدور ريلي ارس: ايران ميتواند با احداث کريدور ريلي ارس در خاک خود در مجاورت مرز ارمنستان، با اتصال ريلي سرزمين اصلي جمهوري آذربايجان به نخجوان، نياز اين کشور را در اين حوزه برطرف کند و باکو را در اين زمينه به خود وابسته سازد.

همچنين اين اقدام، کريدور ادعايي زنگهزور را نيز از اهميت ساقط و تهديد آن را بياثر ميکند. تکميل اين پروژه با ايجاد اتصال ميان شبکه ريلي ايران و آذربايجان از مسير راه آهن جلفا، کريدور شمال-جنوب را نيز بدون نياز به راه آهن رشت-آستارا تکميل ميکند.

3- اتصال ريلي ايران به گرجستان و روسيه از طريق راه آهن جلفا-نخجوان-ارمنستان: درحال حاضر، شبکه ريلي ايران از جلفا به نخجوان اتصال دارد و راه آهن نخجوان نيز با حرکت به سمت شمال، به شبکه ريلي ارمنستان متصل ميشود که به گرجستان و سپس روسيه اتصال دارد.

با بروز مناقشه اول قرهباغ بين جمهوري آذربايجان و ارمنستان، اين راه ريلي مسدود شده و بازگشايي آن تنها نيازمند توافقات سياسي است.

با اين حال ايران ميتواند بدون اينکه الزاما روابط اين دو کشور با يکديگر به صلح برسد، از روابط دوجانبه خود با باکو و ايروان بهره برده و اين مسير را به روي خود بگشايد. اين سريعترين راه براي گشايش کريدور شمال-جنوب به حساب ميآيد.

4- نقشآفريني جديتر در فرايند 3+3 و پيشبرد روند صلح باکو-ايروان: يکي از ابزارهاي مهم نقشآفريني ايران در مناقشه قفقاز، سازوکار منطقهاي 3+3 است که از سوي مقامات آذربايجان نيز مورد تاکيد است.

لذا ضرورت دارد ايران با به دست گرفتن ابتکار در اين سازوکار، ضمن حفظ منافع و خطوط قرمز خود، در روند صلح اين منطقه پيشرو شود. غفلت از اين نقشآفريني ميتواند منجر به ايجاد معادلاتي برخلاف منافع و خطوط قرمز ايران در اين منطقه شود.

5- تعيين سفير ايران در جمهوري آذربايجان: اکنون بيش از 10 ماه است که صندلي سفارت جمهوري اسلامي ايران در باکو خالي مانده و طبق شنيدهها، گزينههاي پيشنهادي ايران از سوي دولت آذربايجان، مورد پذيرش قرار نگرفتهاند.

چنين اتفاقي در روابط کشور بزرگ و قدرتمندي چون جمهوري اسلامي ايران و کشوري در سطح جمهوري آذربايجان اتفاقي معمول نيست و منجر به تضعيف جايگاه ديپلماتيک ايران نزد کشورهاي منطقه و ديگر همسايگان ميشود.

از اين رو ضروري است که در سفر پيش رو، اين مسئله با قاطعيت از سوي ايران حل و فصل شود. البته سفر رئيس جمهور محترم به آذربايجان در شرايطي که حکام باکو حتي از پذيرش سفير ايران نيز خودداري ميکنند در نوع خود محل تامل است. بهتر بود انجام اين سفر مشروط به پذيرش گزينه ايران براي سفارت از سوي اين دولت همسايه ميشد.

در ماههاي گذشته مقامات جمهوري آذربايجان سعي بر اصلاح ادبيات خود نسبت به ايران و اتخاذ رويکردي دوستانهتر در روابط دوجانبه داشتهاند که ناشي از نياز آنان به همراهي يا دستکم عدم مخالفت ايران با دستورکار باکو در فرايند درحال تکميل صلح است.

با درنظر گرفتن سوابق سياستهاي باکو، ميتوان دريافت که موقعيت کنوني و نيازمندي آذربايجان به همراهي ايران موقعيتي خاص و پنجرهاي محدود است که بايد به نحو احسن از آن بهره برد و منافع کشور را براي دستکم يک دهه آينده در منطقه قفقاز جنوبي تضمين کرد.

سفر دکتر پزشکيان در اين شرايط ميتواند موقعيتي مناسب براي طرح مسائل مذکور و توافق بر سر آنها باشد.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.