شعر از حسن زرنقي
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
پر مي کشند سوي تو ياران يکي يکي
از اشک و آه قافله داران يکي يکي
تا قامت صنوبري ات شد دوتا دوتا
پاييز ميشوند بهاران يکي يکي
اين لاله ها که رنگ خدايي گرفته اند
گل کرده اند در شب باران يکي يکي
تشريح مي کنند به صدها زبان زخم
اندوه داغ هاي فراوان يکي يکي
در امتداد خون تو حالا گذشته اند
ياران با وفاي تو از جان يکي يکي
در هر طرف حماسه تشييع شان ببين
بر شانه هاي محکم ايران يکي يکي
از خود گذشته اند و به دريا رسيده اند
اين سرخ رودهاي خروشان يکي يکي
رفتند تا به وقت خودش سر بر آورند
چون کوه از ميانه ي طوفان يکي يکي
يا نه... کنار پنجره در صبح روشني
زيبا شوند در دل گلدان يکي يکي
آري هنوز منتظر روز رجعتيم
روزي که مي رسند شهيدان يکي يکي
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
بخش خبری آذربایجان
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.