اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

مسير پيشرفت صنعت موشکي ايران به روايت شهيد حاجي‌زاده

- بخش دوم

در شرايط سخت تحريمي، اين پيشرفت‌هاي بزرگ چطور ممکن شد؟ و رهبر انقلاب چگونه در اين زمينه نقش راهبردي ايفا کردند؟

مسير پيشرفت صنعت موشکي ايران به روايت شهيد حاجي‌زاده

حالا ببينيد، امروز به کجا رسيديم. امروز نگاه کنيد، در حوزهي تسليحاتي، در حوزهي سامانههاي موشکي زمين به زمين، پهپادها، رادارها، جنگ الکترونيک، پدافند و بسياري از بخشهاي ديگر، چه زميني، چه دريايي، الان ما در طراز جهاني مطرحيم، نه منطقهاي. هدفگذاريها و اسناد بالادستي ميگويند ما بايد در حوزههاي اقتصادي جزو کشورهاي طراز اول منطقه، يا يکي از سه کشور اول باشيم؛ ولي در حوزهي نظامي، بحث منطقهاي نيست، بلکه در طراز جهاني هستيم.

اگر در دنيا بيست کشور هستند که رادارهاي کيفي، خوب و بهروز ميسازند ــ حالا ممکن است طرازهايشان کمي تفاوت داشته باشد ــ ولي ما حتماً جزو آن بيست کشور هستيم. در حوزهي پهپادي و هواپيماي بدون سرنشين، چند کشور در دنيا کار ميکنند؟ ما حتماً جزو پنج کشور برتر هستيم. کشورهايي که بتوانند سامانههاي پدافندي بهروز بسازند، ما الان جزو آن کشورها هستيم. يعني ببينيد، در شرايطي که دست و پاي ما بسته بوده، تحريم بوديم، تحريم تسليحاتي داشتيم، حتي تحريم بازديد ــ يعني بعضي از نمايشگاههاي نظامي دنيا را هم حتي اجازه نداشتيم برويم، دعوت نميکردند، اجازه هم نميدادند ــ واقعاً تحريم بهصورت حداکثري بود، هيچ کشوري چنين وضعيتي نداشت. حالا ما رسيديم به اين نقطه، آيا اين اتفاق تصادفي بوده؟ نه، کار شده، راهبري شده، نقشهي راه داده شده، اولويتبندي شده، ريلگذاري شده و به اين نتيجه رسيدهايم. محوريتش هم با مقام معظّم رهبري بوده است.

 

در تصميمگيريهاي تخصصي موشکي و پهپادي، رهبر انقلاب چه نقش و راهبرياي داشتهاند؟

 

در حوزهي موشکي، حدأقل در اين دوازده سال گذشته، ارتباط مستقيم و جلسات مستمري با رهبر انقلاب اسلامي داشتيم و مسائل اساسي را، چه حضوري و چه از طريق نامه، با ايشان هماهنگ ميکرديم. ايشان در اين زمينه صاحبنظر بودند و گاهي حتي مسير پيشروي ما را اصلاح ميکردند. مثلاً زماني که ما به دنبال افزايش سرعت در بخشهاي فني موشکي بوديم، ايشان تأکيد داشتند که دقت را در اولويت قرار دهيد.

ما بين خودمان بحث ميکرديم، بچهها ميگفتند مثلاً ما يک کلاهک را با موشک ميزنيم، با کلاهک يک تني، خب اينجا دقت معني ندارد. دقت که حالا بالاخره دويست متر هم اين طرف بخورد، آن حتماً نابود ميشود ديگر، براي چه اينقدر ما سرمايهگذاري کنيم؟ ضمن اينکه زيرساختش را نداريم، امکاناتش را نداريم. ولي خب سالهاي بعد متوجه شديم که نه، ما بايد مثلاً بعضي اوقات بين چهار تا خانه يکي را انتخاب بکنيم، يک گروه تروريستي که آنجاست، همان را دقيق بزنيم. با يک کلاهک ضعيف هم بزنيم، فقط آن سرکردهي گروه تروريستي بايد کشته بشود. در حوزهي جنگ با داعش اينها را ديديم. زدن گروههاي تکفيريها و تروريستي در کردستان عراق را ديديم. يا براي تعدادي از نيروهاي انتظامي ما کمين گذاشتند در جنوب شرق کشور. براي مقابله و زدن سرکردهي آنها به اين مسئله نياز داشتيم. در امثال اين موارد ديديم که دقت واقعاً مهم است، دقيق بايد بخورد. در بعضي از مقاطع در خود هوافضا، فرماندهان قديم فرض کنيد يک گرايشهايي داشتند، در حوزهي توسعهي بخش هوايي و هواپيما. حضرت آقا گفتند اين بخش را خيلي دنبال نکنيد، اينها مأموريت شما نيست، اين مأموريت ارتش است. شما بچسبيد فقط به موشک. دنبال چيز ديگر نباشيد.

يا در اين سالهاي اخير در حوزهي پهپادي، خب آثارش را داريم ميبينيم ديگر، يک قدرتي متولد شده، يک اتفاقي افتاده است. شما ببينيد الان بعد از جنگ قرهباغ، جنگ ارمنستان و آذربايجان، مثلاً يک دفعه بعضي از کشورها بيدار شدند، نقش پهپادها را ميبينند که خب خيلي مهم است، اثرگذار است. يک دانه پهپاد مثلاً سيهزار دلاري ميزني، يک سايت اس300، سيصد ميليون دلاري را نابود ميکند. يک تانک نميدانم چند ميليون دلاري يا يک کاتيوشاي سنگر نفرات با پهپاد نابود ميشود. خب امروز اينها متوجه ميشوند.

از ساليان قبل حضرت آقا روي اين تأکيد داشتهاند، در نيروها هم انگيزه بوده، علاقه بوده، دنبال شده و الان ما در طراز جهاني هستيم. چيزي کم نداريم، در بعضي از حوزهها که جلوتريم. ابتکار، ايراني است، کار ايراني است و اصلاً متفاوت است، يعني جنبهي اختراعي دارد.

 

بهطور کلي اگر بخواهيد نقش فرماندهي حضرت آقا را در اقتدار امروز ايران جمعبندي کنيد، چه ميگوييد؟

 

من اعتقادم اين است که نقش مقام معظّم رهبري در حوزههاي نظامي و دفاعي بسيار زياد است. حالا من تنها به سه بخش آن اشاره کردم، ولي واقعاً خيلي بيشتر از اينهاست و بايد موشکافي بشود، مطالعه بشود، بررسي بشود. ما امروز اگر کشور مقتدري داريم، يک قدرت منطقهاي هستيم، که حتي خود آمريکاييها و غربيها هم ميگويند، مثلاً ميگويند ايران با پهپادهايش برتري هوايي ما را بعد از 75 سال از ما گرفت. اين حرف کوچک نيست، يک فرماندهي نظامي ارتش آمريکا اين را ميگويد.

يا دربارهي زدن عينالاسد، ميگويند ايران هر نقطهاي را که تصميم گرفت، دقيقاً همان نقطه را زد. يا در زدن داعش، خب بالاخره اين گروههاي تروريستي يک ارتش منظّم نبودند که بشود جبههاي عمل کرد. اينها عدهاي بودند که در خانهها زندگي ميکردند، زن و بچه هم ممکن بود کنارشان باشد. ما بايد آن نقطه را که صرفاً مربوط به داعشيها بود، شناسايي و مشخص ميکرديم و ميزديم. آن هم جلوي ديدگان همهي جهان. يعني جايي که هواپيماي آمريکايي آنجا پرواز ميکرد، اروپاييها بودند، سوريه بود، ترکيه بود. يعني عمليات در جايي نبود که بگوييم رفتيم داخل شکاف کوهي، کاري کرديم و گفتيم اين کار را کرديم، بلکه در معرض ديد همهي دنيا بود و همه قضاوت ميکردند. خب، همه هم تحسين کردند و گفتند کارتان عالي بود.

امروز، اين امنيتي که در کشور هست، نتيجهاش امنيت مردم شده است. الان هم در نقاط مختلف منطقه، مشکل ناامني هست، يعني واقعاً بهصورت قرضي نميتوان امنيت تأمين کرد. همين حالا، وقتي تعداد نيروهاي آمريکايي در منطقه کم ميشوند، کشورهاي عربي ابراز نگراني ميکنند و ميگويند نگرانيم آمريکا برود. چرا؟ چون قدرتشان مال خودشان نيست، قدرت قرضي و آمريکايي دارند.

اينها را ما مديون هستيم و انشاءالله با اين ريلگذاري، هدايت و رهبري مقام معظّم رهبري، حتماً قدرت ما روزافزون افزايش پيدا خواهد کرد. و اگر اين نسخههايي که صادر شده ــ من در حوزهي نظامياش را توضيح دادم ــ در حوزهي اقتصادي هم هست، براي فرهنگ هم هست، براي امور مختلف هست، براي سبک زندگي هم هست، خلاصه براي همه چيز هست، اگر اينها را مسئولين مختلف، مردم و کساني که بالاخره مسئوليتي بر عهده دارند، عمل کنند، اين کشور انشاءالله گلستان خواهد شد.

 

در نيروي هوافضا چقدر از جامعه جوانان و نخبگان علمي استفاده شده است و الان اين دستاوردهايي که داريم چقدر مربوط به حضور جوانان است؟

 

بله، ببينيد الان در نيروي هوافضا اين موفقيتها حاصل شده و به خاطر اين عملياتهايي که انجام شده، تقريباً همه مردم قبول دارند. حالا ما هم هر موقع صحبت ميکنيم، ميگوييم صنعت موشکي از سال 63 شروع شده، همه شايد فکر کنند که خب 37 سال از اين قضيه دارد ميگذرد، يک مشت پيرمرد از آن موقع آمدند، انگيزه داشتند، اين کارها را کردند. من الان دارم عرض ميکنم متوسط سن نيروي هوافضا 33 سال است. متوسط سن فرماندهان ما از سطوح فرمانده گرداني، فرمانده پايگاه تا فرمانده مناطق، بين 35 تا 40 سال است.

اتفاقاً در بخش محققين ما، کساني که کارهاي تحقيقاتي انجام ميدهند، کارهاي توليدي دارند انجام ميدهند، اينها همه جوانند، همهي سنها پاييناند. آيا ما اين کارها را فقط توسط همين جوانهاي داخل نيروي هوافضا به نتيجه رسانديم؟ خير، اين توانمندي و قدرت توسط کل کشور اتفاق افتاده است. ما الان با همه دانشگاهها ارتباط داريم، آن چيزي که حضرت آقا بارها فرمودند که اگر ما بخواهيم تحول در صنعت اتفاق بيفتد بايد ارتباط بين صنعت و دانشگاه برقرار بشود، اين ارتباط ما الان برقرار است.

خيلي از جوانهايي که مستعد بودند را کمک کرديم، تشويق کرديم، اينها رفتند شرکتهاي دانشبنيان ايجاد کردند و آمدند طرف قرارداد شدند، در عرصههاي مختلف، هم با ما، هم با ديگران دارند کار ميکنند. ببينيد اين کارها عمدتاً توسط همين جوانها اتفاق افتاده است. به نظر من راهحل برونرفت از مشکلات همين جوانها امکانپذير است؛ منتها با استفاده از تجربيات آنهايي که سن و سال دارند. موقعي که ميگوييم جوان، منظورمان اين نيست که اين جوان را، يک جوان سيساله را، به عنوان وزير بگذاريد، منظورمان اين نيست. ولي بالاخره همه مسئوليتها که در حد وزارت و رئيسجمهور نيست. شما ببينيد ما چقدر مديرکل داريم، فرماندار داريم، بخشدار داريم، در کارخانجات، در کف صنعت کشور، در دانشگاهها، بر و بچهها ميتوانند بيايند کار بکنند و ما تجربه بسيار موفقي در اين زمينه داريم.

اين کارهايي که داريم ميکنيم، شما با تعداد چند صد نفر يا حداکثر دو هزار نفر که نميتوانيد اين کارهاي وسيع را انجام بدهيد. خب طبيعتاً اين جوانها هستند که دارند اين کارها را ميکنند. به اعتقاد من نه تنها در حوزه نظامي و تسليحاتي، بلکه در حوزههاي اقتصادي و در بقيه بخشها هم راه برونرفت، اعتماد به اين جوانهاست، ميداندادن به آنهاست که بيايند اين مسائل را حل کنند و ما هم استفاده حداکثري کرديم.

 

از جلسات و ملاقات با رهبر انقلاب اسلامي چه خاطرات ديگري داريد؟

 

چند مورد را عرض کردم. البته اينطور نيست که مثلاً در همهي امور، حضرت آقا بخواهند ورود بکنند و مثلاً آن کاري که دارد انجام ميشود، يک نظر ديگري بدهند. يک مواقع زيادي بوده که ما خدمتشان رسيديم، گفتهاند با همين دستفرمان برويد جلو، همين دستفرماني که داريد ميرويد خوب است. مواردي بوده، من سؤال کردم از حضرت آقا و گفتم آقا از هوافضا راضي هستيد؟ آقا فرمودند که از کل سپاه من راضيام، البته جاهاي مختلف فرق دارد اما از نيروي هوافضا خيلي راضيام. اينها خيلي شيرين بوده، خاطرات شيريني بوده براي ما که خب بالاخره رضايت حضرت آقا را توانستيم جلب بکنيم.

حضرت آقا اينطور نيستند که يک جلسه بيايند، يک صحبتي بکنند و تمام بشود. حضرت آقا با مطالعه در جلسه مينشينند. بارها شده که ما در جلسات رفتيم و متوجه شديم که حضرت آقا گزارشهاي قبلي را، تمام نوشتهها را دقيق مطالعه ميکنند. وقتي آدم با بعضيها جلسه ميگيرد، طرف ساعتش را نگاه ميکند، حوصلهاش سر ميرود و اين برخورد، آدم را کسل ميکند؛ ولي حضرت آقا دقيق مطالعه ميکنند، گذشته را ميدانند، تدابيرش را ميدانند و يک روند چند ساله جلوي چشمشان هست.

 

اينکه بيان کرديد پيشرفت نظامي امروز در نتيجه عمل به فرامين رهبري است، توصيهتان به ساير مسئولين چيست؟

 

با اين تجربهاي که در اين سالها از رهنمودها، تدابير و راهبري مقام معظّم رهبري پيدا کرديم، اعتقادم اين است که اگر اين نسخهها، اين تدابيري که حضرت آقا در حوزههاي مختلف دارند، مسئولين جدي بگيرند اينها را، پيشرفت خواهند کرد؛ حتي تدابير مربوط به گذشته. خب اعتقادم اين است که هر وزيري بايد بيايد، سي سال تدبير حضرت آقا را راجع به آن وزارتخانه بگيرد، اين روندها را بخواند، مطالعه بکند و بتواند از آنها استفاده بکند.

يعني در همه بخشها، آقا تدبير دارند. اينها ميتواند نقشه راه باشد. ببينيد، فقط با دويدن کار درست نميشود، بعضيها ميگويند ما 24 ساعته، 20 ساعته بايد کار کنيم! معلوم نيست، شايد اين 20 ساعت کار، ما را از مسير دور بکند. کار زياد بعضي از مسئولين، خرابکاري زياد نتيجه ميدهد. بايد دقيق، در جهت درست حرکت کنيم. مسير بايد درست باشد، ريلگذاري بايد درست باشد، نقشه راه بايد درست باشد. به نظر من اين تدابير رهبري يک سرمايه بزرگ براي ماست، اين تدابيرِ اين سه دهه را اگر همه بخشها خوب استفاده کنند، فکر ميکنم کشور، انشاءالله نجات پيدا خواهد کرد.

 

از نظر شما، رمز پيشرفت و موفقيت صنعت موشکي کشور چه بوده است؟

 

رمز پيشرفت و موفقيت در حوزه هوافضا ــ که موشکي هم يک جزء آن است ــ اولاً به اين است که به هدفگذاري و راهبردي که تعيين شده ــ شايد فرماندهان مختلفي هم آمدهاند و رفتهاند ــ همه وفادار بودهاند. ما حالا در بخشهاي ديگر ميبينيم يک مسئول ميآيد، مسئول قبلي را کاملاً تخريب ميکند. بالاخره ده تا کار انجام داده، سه تايش بد بوده، هفت تايش درست بوده، نبايد همه را تخريب کرد. ما ممکن است نقشه مسيرمان را اصلاح کردهايم. حتماً مسيري که من رفتم، تفاوتهايي با شهيد مقدم داشته، تفاوتهايي با سردار سلامي داشته، تفاوتهايي هم با فرماندهان قبلي داشته، ولي نسبت به هدف وفادار بودهايم. يک حرکت جمعي بوده، همه در اين کار بودند و معتقد بودند.

نکته ديگري که هست، ممکن است بعضي از مديران را داشته باشيم که واقعاً فکر خوبي دارند. من الان خودم تجربه کردهام، ممکن است آشنا باشند، مسلط باشند، ولي همراهسازي همه مديران خيلي ضرورت دارد. اگر همراه نشوند و ما بخواهيم فقط دستور بدهيم، دستور تا زماني که هستي کار پيش ميرود، بعدش کنار ميرود. چرا ما الان نسبت به کاري که سردار مقدم انجام داده، وفاداريم؟ به خاطر اينکه شهيد مقدم مينشست، با ما صحبت ميکرد، ما را همراه ميکرد، و در واقع چون مسائل را همه خوب ميفهميديم، مثل شهيد مقدم فکر ميکرديم. اين خيلي تعيينکننده است. حرکت فردي يک مسئول در اتاقِ دربسته ــ که فقط بخواهد خودش تصميم بگيرد ــ معلوم نيست چه نتيجهاي بدهد. ممکن است يک چيزهايي را بداني، حتي مسلط هم باشي؛ ولي بايد بيايي، بنشيني، با نيروها صحبت بکني، نظرخواهي بکني. اين تبادلنظرها، افراد را همراه ميکند. ممکن است حالا بالاخره بيست درصد، سي درصد هم جمعبندي شما را قبول نداشته باشند، ولي وفادار خواهند بود به شما.

پايان

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.