اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

ماجراي خواندني سرودن شعر معروف شهريار درباره حضرت علي(ع)

آيت‌الله العظمي مرعشي نجفي بارها مي‌فرمودند شبي توسلي پيدا كردم تا يكي از اولياي خدا را در خواب ببينم. آن شب در عالم خواب ديدم كه در زاويه مسجد كوفه نشسته‌ام و وجود مبارك مولي اميرالمومنين (عليه السلام) با جمعي حضور دارند.

ماجراي خواندني سرودن شعر معروف شهريار درباره حضرت علي(ع)

حضرت فرمودند: شاعران اهل بيت را بياوريد. ديدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسي زبان را نيز بياوريد. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسي زبان آمدند. فرمودند: شهريار ما كجاست؟ شهريار آمد.

حضرت خطاب به شهريار فرمودند: شعرت را بخوان! شهريار اين شعر را خواند:

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را         

که به ماسوا فکندي همه سايه هما را

دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

به علي شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علي گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو اي گداي مسکين در خانه علي زن

که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را

بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من

چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا

بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب

که عَلَم کند به عالَم شهداي کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان

چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحيرم چه نامم شه مُلک لافتي را

به دو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت

که ز کوي او غباري به من آر توتيا را

به اميد آنکه شايد برسد به خاک پايت

چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تويي قضايگردان به دعاي مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو ناي هر دم ز نواي شوق او دم

که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را:

«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي

به پيام آشنائي بنوازد آشنا را»

ز نواي مرغ ياحق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا

آيتالله العظمي مرعشي نجفي فرمودند: وقتي شعر شهريار تمام شد از خواب بيدار شدم چون من شهريار را نديده بودم. فرداي آن روز پرسيدم كه شهريار شاعر كيست؟ گفتند: شاعري است كه در تبريز زندگي مي كند.

گفتم: از جانب من او را دعوت كنيد كه به قم نزد من بيايد. چند روز بعد شهريار آمد. ديدم همان كسي است كه من او را در خواب در حضور حضرت امير (عليه السلام) ديدهام. از او پرسيدم: اين شعر «علي اي هماي رحمت» را كي ساختهاي ؟ شهريار با حالت تعجب از من سوال كرد كه شما از كجا خبر داريد كه من اين شعر را ساختهام؟

 چون من نه اين شعر را به كسي داده ام و نه درباره آن با كسي صحبت كردهام. مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي به شهريار مي فرمايند: چند شب قبل من خواب ديدم كه در مسجد كوفه هستم و حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) تشريف دارند. حضرت شاعران اهل بيت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسي زبان را بگوييد بيايند. آنها نيز آمدند. بعد فرمودند شهريار ما كجاست؟

شهريار را بياوريد! و شما هم آمديد. آن گاه حضرت فرمودند: شهريار شعرت را بخوان! و شما شعري كه مطلع آن را به ياد دارم خوانديد.

شهريار فوق العاده منقلب مي شود و مي گويد: من فلان شب اين شعر را ساخته ام و همان طور كه قبلا عرض كردم . تاكنون كسي را در جريان سرودن اين شعر قرار ندادهام.

آيتالله مرعشي نجفي فرمودند: وقتي شهريار تاريخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتي كه شهريار آخرين مصرع شعر خود را تمام كرده، من آن خواب را ديدهام.

ايشان چندين بار به دنبال نقل اين خواب فرمودند: يقيناً در سرودن اين غزل، به شهريار الهام شده كه توانسته است چنين غزلي به اين مضامين عالي بسرايد. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلامالله عليها) است و خوشا به حال شهريار كه مورد توجه و عنايت جدش قرار گرفته است.

ماجراي فال حافظ شهريار براي تغيير تخلص خود

سيد محمدحسين بهجت تبريزي متخلص به «شهريار» فرزند حاج ميرآقا خشکنابي در شهريور ماه سال 1286 در تبريز به دنيا آمد. شهريار سه ساله بود که به دليل حوادث خونيني که پيرامون مشروطيت در تبريز اتفاق افتاد پدرش او را نزد پدربزرگش به روستاي خشکناب فرستاد. سپري کردن اين دوره از زندگي در آغوش طبيعت زمينهاي براي سرودن منظومه «حيدر بابا» در دوران بزرگسالي شد.

 شهريار 6 ساله بود که پدرش او را براي تحصيل به تبريز برگرداند. او در مدرسه متحده به آموزش زبان فرانسه، علوم ديني و يادگيري خوشنويسي پرداخت و در سيزده سالگي اولين شعر خود را با تخلص «بهجت» در مجله «ادب» به چاپ رساند. شهريار در سال 1299 براي اولين بار به تهران مسافرت کرد و در سال 1300 توسط لقمان الملك جراح در دارالفنون به تحصيل پرداخت و پس از آن در رشته پزشکي ادامه تحصيل داد.

او در تهران تصميم گرفت تخلص خود را تغيير دهد و تخلص «شهريار» را پس از دو رکعت نماز و تفأل از حافظ گرفت.

در فال او آمده بود:

 غم غريبي و غربت چو بر نميتابم

روم به شهر خود و شهريار خود باشم

شهريار شعر ايران بيش از 28 هزار بيت شعر به زبان فارسي و در حدود سه هزار بيت به زبان تركي آذري سروده است. شهرت شهريار مرزهاي داخلي ايران را پشت سر گذاشته و اكنون در اغلب كشورهاي جهان شخصيتي شناخته شده است به طوري كه اكنون در جماهير ماوراي قفقاز و آسياي مركزي خيابانها، سالن هاي نمايش، پاركها و ديگر اماكن عمومي به نام شهريار نامگذاري ميشوند و منظومه حيدربابايه سلام در اكثر دانشگاههاي جهان از جمله دانشگاه كلمبيا در ايالات متحده آمريكا مورد بحث رساله دكترا قرار گرفته است و برخي از موسيقيدانان همانند هاژاك آهنگساز  آهنگ جالبي براي آن ساخته است.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.