بازي هدفمند مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي در زمين نتانياهو

به گزارش خبرگزاري تسنيم، البته از مقامي که از همان بدو ورود خود به مسند مديريت آژانس بازي خود را بر مبناي رضايت مطلق تل آويو و واشنگتن تعريف کرده و ابايي از ابراز تعلق خاطر خود به لابي هاي آمريکايي-صهيونيستي ندارد انتظاري جز اين نيز نبوده و نيست! حمله اخير رژيم اشغالگر قدس به خاک مقدس کشورمان در يک بستر تبليغاتي مسموم صورت گرفت:

بستر و فرامتني که رافائل گروسي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي عامدانه و در جريان تصويب قطعنامه ضد ايراني شوراي حکام تلاش کرد آن را براي تل آويو فراهم سازد. سکوت وقيحانه و مشمئزکننده گروسي در جريان حمله بزدلانه رژيم صهيونيستي به اماکن هسته اي ايران بار اتصال محکم گروسي به لابي هاي اين رژيم منفور را به اثبات رساند.

همگان به ياد دارند که پس از مرگ مشکوک يوکيو آمانو مديرکل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي ،گروسي چگونه با لابي مستقيم آمريکا و رژيم اشغالگر قدس در راس مديريت اين سازمان به اصطلاح بين المللي قرار گرفت! اکنون گروسي خود را وامدار رژيم صهيونيستي مي داند.

واقعيت امر اين است که رافائل گروسي نه تنها با تصويب قطعنامه ضد ايراني اخير زمينه ساز اقدامات غيرحقوقي و وحشيانه رژيم صهيونيستي عليه ايران شد، بلکه به حداقلي ترين قوانين آژانس و معاهده ان پي تي در دفاع از حقوق حقه هسته اي کشورمان نيز استناد نکرد. همين مسئله انگاره کاذب استقلال آژانس در منازعات بين المللي را بار ديگر به اثبات همگان رسانده است.

بدون شک خروج از ان پي تي حداقلي ترين تصميمي است که در اين خصوص مي توان اتخاذ کرد. نبايد فراموش کرد که سازمانهاي بين المللي کارکرد و کارويژه خود را در نظام بين الملل به صورت مطلق از دست داده اند: از شوراي امنيت سازمان ملل متحد گرفته تا شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي به مکانهايي جهت تئوريزه سازي توحش و حمله بازيگران سرکش و طغيانگر در جهان امروز تبديل شده اند.

گويا گروسي نسبت به مفاد و تبصره هاي قانوني مندرج در اسناد حقوقي آژانس بين المللي انرژي اتمي بيش از ديگران بيگانه است! آيا وي واقعا نمي داند «حملات هدفمند عليه تأسيسات هسته‌اي» طبق ماده 56 پروتکل الحاقي کنوانسيون‌هاي ژنو ، ممنوع است؟پاسخ اين سوال مشخص است:گروسي نسبت به اين مفاد آگاه است اما اساسا يکي از وظايفي که از سوي لابي هاي صهيونيستي و غربي به وي محول شده،ناديده گرفتن اين قوانين محرز و زمينه سازي جهت حملات غيرقانوني به تاسيسات هسته اي کشورمان است. در چنين وضعيتي بهتر است توان سياسي و حقوقي ما بيش از اين صرف مدارا با سازمان و مديرکلي که خود را موظف به تکميل پازل ضد ايراني صهيونيستها مي دانند نشود. در قبال همکاري ها با آژانس بين المللي انرژي اتمي (حتي همکاري هاي پادماني) نياز به تصميمي بزرگ و اساسي داريم که بايد هر چه سريع تر محقق و از سوي نهادهاي رسمي کشورمان اعلام شود. اين تنها راه مهار بازي گروسي در زمين صهيونيستها ،تروييکاي اروپايي و کاخ سفيد خواهد بود.