اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

از هر 7 ايراني يک نفر حيوان خانگي دارد

اعلام خبر ممنوعيت سگ‌گرداني در برخي از شهر‌هاي کشور طي روز‌هاي اخير واکنش‌هاي بسياري را به دنبال داشته است. دادستان شهرهايي، چون گلستان، کرمان، تبريز، لرستان، آذربايجان غربي، اصفهان، همدان و قزوين، گيلان و ... سگ‌گرداني در معابر شهري، پارک‌ها، اماکن عمومي و وسائل نقليه را ممنوع اعلام کرده و اين اقدام را در پاسخ به «درخواست‌هاي متعدد شهروندان» و با هدف «رعايت حقوق همه افراد» عنوان کرده‌اند.

از هر 7 ايراني يک نفر حيوان خانگي دارد

پيام محبي دامپزشک، رئيس بيمارستان دامپزشکي تهران و رئيس پيشين جامعه دامپزشکان ايران، از معايب و مزاياي ممنوعيت سگگرداني در شهرهاي مختلف گفته است.

مشروح گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.

 

*آقاي محبي طي روزهاي اخير ممنوعيتهايي براي سگگرداني در برخي از شهرهاي کشور اعلام شده است؛ نظر شما چيست؟

 

اينکه ما در کشوري زندگي ميکنيم که قانون و مجلس واحد دارد، قوه قضائيه واحد دارد و اينگونه نيست که هر استاني از لحاظ مسائل سياسي براي خودش تصميم بگيرد ولي يک سري قوانين مثل ممنوعيت سگگرداني در يک سري از شهرهاي مشخص توسط قوه قضائيه، امام جمعه يا عوامل نيروي انتظامي تعيين ميشود، براي من عجيب است. چون خدا را شکر کشور ما ملوکالطوايفي نيست.

سالهاست در جريان اين ماجرا هستم که يک طيف سياسي خاص در کشور دنبال ايجاد چنين محدوديتي براي سگگرداني هستند و خيلي هم تلاش کردهاند و من خيلي خوشحال بودم از اين موضوع که بالاخره قانوني راجع به اين مسئله وضع ميشود.

 

*آيا درباره ممنوعيت سگگرداني قانوني که مصوب مجلس باشد، داريم؟

 

سالها پيش نمايندگان طرحي را در مجلس به نام «طرح صيانت از حقوق عامه در مقابل حيوانات مضر و خطرناک» مورد بررسي قرار دادند و قرار بود کميسيون قضايي مجلس راجع به آن تصميم بگيرد و کارگروهي براي آن تشکيل شد. خود من حداقل 7 تا 8 بار در آن جلسات به عنوان نماينده سازمان نظام دامپزشکي و نماينده جامعه دامپزشکان حضور داشتم و آخرين جلسه هم دقيقا يک هفته قبل از ماجراهاي مربوط به مهسا اميني برگزار شد و در نهايت ناتمام ماند. در آخرين جلسه که راجع به مسئله سگگرداني در مجلس صحبت شد، مطالب متعددي مطرح شد که به نظر من آن طرح ايرادات زيادي داشت ولي از اين بابت که بالاخره از بيقانوني خارج ميشد، خوشحال و راضي بودم که البته آن زمان قانوني تصويب نشد.

 

*يعني شما با وضع قانون ممنوعيت سگ گرداني موافق هستيد؟

 

اصلا موافق نيستم؛ من با وضع شدن قانون و قانونگرايي موافقم؛ البته قانوني که با در نظر گرفتن جوانب مختلف اين مسئله و با بهرهمندي از نظرات کارشناسان و متخصصان به تصويب برسد. من از بعد علمي و مباحث دامپزشکي با تصويب قانون ممنوعيت سگگرداني مخالف هستم. نيروي انتظامي هم از بعد ديگر مخالفت داشت و مثلا ميگفت جريمهاي که براي ممنوعيت سگگرداني تعيين شده کم است و کافي نيست.

اين حق اجتماعي مردم است که اجازه داشته باشند حيوان خانگي داشته باشند و در همه جاي جهان هم قانوني در اين خصوص و البته با شرايطي مشخص وجود دارد.

 

*قوانين داشتن حيوانات خانگي در ديگر کشورها به چه شکل است؟

 

شما فکر نکنيد که مردم بدون هيچ قانوني در اروپا و آمريکا ميتوانند هر نوع حيوان خانگي را که ميخواهند نگهداري کنند. در همه جاي جهان و البته وقتي جوامع مثل امروز بزرگ و گسترده شده و هر اتفاقي موافقان و مخالفان خود را دارد، قانون وضع کرده و از طريق قانون رفتار ميکنند نه اينکه يک نفر مثل دادستان تصميم بگيرد که داشتن سگ و گربه و ... را ممنوع کند؛ در يک کشوري مثل سوئد که اينقدر حقوق حيوانات را رعايت ميکنند، اگر سگ کسي يک انسان ديگر را گاز بگيرد، حتما آن سگ را ميکشند؛ فقط کافي است که دندان يک سگ به بدن يک انسان برسد؛ چرا، چون آن سگ ديگر شغلش گاز گرفتن است و حتي در مواقعي براي صاحب او نيز مجازات زندان تعيين ميشود.

زماني تصميم گرفته شد در يک طرح ضربتي طي يک روز حدود 200 يا 300 تا سگ را از سطح شهر تهران جمعآوري کرده و در نهايت سگها را به کهريزک بردند و البته بعضي از اين سگها براي مردم بود. براي آن سگها چندين اتفاق افتاد؛ جدا از اينکه يک سري از صاحبان سگها ميرفتند جلو و التماس ميکردند و بالاخره با پارتي و آشنا و ... آنها را تحويل ميگرفتند؛ يک سري از سگها هم در کهريزک از گرسنگي يا بيماري مردند؛ چون وقتي شما يک کلوني سگ کنار هم نگه داري کنيد بيماري هم به سراغشان ميآيد و مسائل بهداشتي به خوبي رعايت نميشود و در نهايت به جز سگهايي که تحويل صاحبانشان شده بود، بقيه سگهايي که زنده مانده بودند و کسي سراغشان نرفته بود را در کهريزک رها کردند. اين معضل نتيجه بيقانوني است.

 

*علت مخالفت شما با ممنوعيت ايجاد شده فعلي براي سگگرداني چيست؟

 

من مخالفم، چون يک شخص بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف موضوع حيوانات خانگي و نگهداري از آنها اين ممنوعيت را تعيين کرده است، اما اگر به قانوني تبديل شود که مثلا مصوب مجلس باشد، مخالفتي ندارم. من موافق قانون داشتنم؛ قانوني که مشخص کند فرد چگونه و در چه شرايطي ميتواند حيوان خانگي مثل سگ و ... داشته باشد.

در حال حاضر ما هيچ قانوني در کشور نداريم که شما بتوانيد آن را به حيوانات خانگي مضر و خطرناک تعميم بدهيد و بخواهيد حيوان يا صاحب حيوان را دستگير کنيد. پس اين ممنوعيتهاي که در شهرهاي مختلف درباره ممنوعيت سگگرداني اعمال ميشود، بيقانوني است مگر اينکه از مجراي قانونگذار بگذرد و اگر مردم اين را ببينند حتي ممکن است مشارکت بيشتري در انتخاباتهاي آينده داشته باشند.

قانون را مجلس تصويب ميکند و با تاييد شوراي نگهبان، به تصويب نهايي رسيده و در نهايت دولت بايد آن را اجرا کند و ممکن است بشود مثل همين قانون عفاف و حجاب که دولت ميگويد من فعلا توانايي اجراي آن را ندارم.

در شهري مثل تهران عده زيادي از افراد بدون اينکه هيچ کس، هيچ محدوديتي از ابتدا براي آنها گذاشته باشد و ممنوعيتي اعلام شده باشد به داشتن حيوان خانگي مبادرت کرده و ديگر اين حيوان خانگي عضوي از خانواده آنها شده و روابط عاطفي شکل گرفته است و اگر مخل کسي نباشند، کسي نبايد کاري به آنها داشته باشد و اگر مخل است که بايد براي آن قانون تعيين شود.

 

*پيشنهاد شما به کساني که از ممموعيت سگگرداني ميگويند چيست؟

 

در حال حاضر ما بحرانهاي مختلفي مثل بحران معيشت، بحران اقتصاد، بحران برق، بحران آب و ... داريم، طرح مباحثي، چون ممنوعيت سگگرداني از طرف مسئولان خودش يک بار رواني جديد آن هم به بيآزارترين قسمت جامعه وارد ميکند و به نظر من فقط يک عامل نفوذي ميتواند چنين کاري را بکند

در جامعه امروز ما نگهداري حيوان خانگي يا آوردن آن در اجتماع، اصلا ربطي به نگرشهاي سياسي يا اعتقادات مذهبي افراد ندارد و متاسفانه به دليل بيتوجهي به وضع قانون درباره آن، ميتواند در يک فرايند اشتباه به يک مبارزه سياسي تبديل شود و يک عده فکر ميکنند دارند در اين جريان، يک مبارزه سياسي انجام ميدهند و با وجود اينکه شرايط نگهداري از حيوان خانگي را ندارند به آوردن حيوان به خانه خود مبادرت ميکنند.

اين موضوع ثابت شده است که در جوامعي که به داشتن حيوانات خانگي افراد فشار وارد شود و آنها را منع کنند، افراد به سمت داشتن حيوانات غيرخانگي نامتعارف ميروند و همين الان هم در کشور زياد است؛ حيواناتي که ديگر ديده نميشوند، صدايي از آنها در نميآيد و بيرون بردن از خانه هم ندارد، اما ممکن است که از خانه فرار کرده و به منزل ديگر افراد که بيخبر هستند، بروند.

3 سال پيش اعلام کردم که از هر 10 ايراني يک نفر حيوان خانگي دارد و الان به نظرم حتما اين آمار 30 درصد هم بيشتر شده است و الان از هر 7 يا 8 ايراني يک نفر حيوان خانگي دارد و در حال حاضر 8 تا 10 ميليون حيوان خانگي در کشور داريم و اينکه چرا اين جمعيت بزرگتر شده و کسي به اين اصلا فکر نميکند که اين حيوانات چقدر غذا مصرف ميکنند و چه غذاهايي لازم دارند، چه سيستم بهداشتي لازم دارند، جاي خود ولي به اين فکر کنيد که با اعلام شدن ممنوعيتهاي خارج از قانون سرنوشت اين حيوانات چه ميشود؟

اغلب اين حيوانات در جامعه رها ميشوند و خب اين خيلي ترسناک است؛ به خصوص براي آنهايي که از حيوانات ميترسند و مردم بيشتر آسيب ميبينند.

آنقدر که ما در ايران بدون قانون ميتوانيم حيوان خانگي داشته باشيم، در کانادا نميتوانيم؛ چون اگر شما در کانادا به داشتن حيوان خانگي مبادرت کنيد بايد از يک سري فرايندها رد شده، بايد بيمه داشته باشيد، بايد حيوانتان شناسايي شده باشد و شما بايد بهداشت حيوان خود را رعايت کنيد؛ از طرف شما بايد توان مالي رسيدگي به اون حيوان را داشته باشيد و درباره همه موارد فوق قانون وجود دارد و بخاطر همين اصلا به طور خود به خود خيليها ديگر به سراغ داشتن حيوان خانگي نميروند.

در ايران ما در شرايطي ميتوانيم قوانين مشابهي را براي نگهداري حيوانات خانگي تعيين کنيم که اول از همه داشتن حيوان خانگي را به رسميت بشناسيم.

 

*حرف شما با مسئولان تصميمگير در خصوص حيوانات خانگي چيست؟

 

به مسئولان ميگويم شما نميتوانيد سر در همه پارکها بنويسيد ورود سگ ممنوع؛ چون قبح اين مسئله را در تمام کارها ميشکنيم؛ من ميگويم شما بياييد و در ورودي 2 پارک در هر محله بنويسيد»ورود حيوانات آزاد» و در 50 پارک ديگر بنويسيد «ورود حيوانات ممنوع» و خب اگر قانون اينگونه قانونمند اجرا شود، خيلي از مشکلات حل خواهد شد.

 

*بيشترين حيوان خانگي که توسط مردم نگهداري ميشود، چيست؟

 

در حال حاضر در کشور ما و مخصوصاً در تهران، بيشترين حيوان خانگي که نگهداري ميشود، سگ و گربه با سهم 50 به 50 است، يک زماني مثلا 20 سال پيش 80 درصد سگ بود، اما الان نسبت برابر دارند و البته خيلي از افراد هم پرنده دارند که اعلام دقيق آمار پرندهها خيلي سخت است؛ چون خيليها پرنده دارند، اما هيچ وقت به مراکز درماني مراجعه نميکنند براي همين اعلام آمار آنها خيلي سخت است. اصولا در کل جهان داشتن گربه طوري است که دارد خيلي مرسومتر از داشتن سگ ميشود.

 

*تبعات يا مزاياي ايجاد ممنوعيت در سگگرداني چيست؟

 

من فکر نکنم که ايجاد ممنوعيت بدون ضابطه و قانون در سگگرداني هيچ مزيتي داشته باشد که بتوان از آن نام برد؛ ايجاد ممنوعيت سگگرداني تبعاتي هم دارد و اولين مورد آن اين است که افرادي که حيوان خانگي دارند، در صورت بيمار شدن حيوانشان ديگر به دامپزشک مراجعه نميکنند، چون نميتوانند آن را با عبور از سطح شهر به دامپزشک برسانند و خب از دسترس خارج ميشوند و سلامتشان تهديد ميشود. از طرف ديگر حق حيوانات نيست که زنداني شوند، اما با ايجاد چنين محدوديتي حق حيوانات ضايع ميشود. موافقان ممنوعيت سگگرداني و ديگر حيوانات خانگي فکر ميکنند اگر به دامپزشکها فشار بياورند، داشتن حيوانات خانگي محدود ميشوند و اتفاقا برعکس است. در تصويب قوانين اين چنيني مثل «ممنوعيت سگگرداني» يک سري کارشناس مثل جامعهشناس، روانشناس، متخصص خدمات شهري، پليس و روحانيون، همه بايد در کنار قانونگذاران باشند و در نهايت با مشورت جمعي تصميمگيري کنند؛ نه اينکه يک دادستان در شهر خودش قانون براي ممنوعيت سگگرداني وضع کند. چون صلاحيت اين مسئله و وضع قانوني به اين مهمي را ندارد

 

*شما با نگهداري حيوانات خانگي موافق هستيد؟

 

من با نگهداري حيوان خانگي حتما موافقم، چون بار رواني خانواده را کم ميکند و به نوعي آرامش روحي به افراد ميدهد.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.