در روزگار پرچمداري فناوريهاي دفاعي در ساختار امنيت ملي کشورها، ايران با رونمايي از موشک بالستيک ميانبرد «خرمشهر 4» مشهور به خيبر، گامي بلند و قاطع در جهت تثبيت دکترين بازدارندگي فعال و نمايش اقتدار بومي خود برداشت.
اين سامانه، که در خردادماه 1402 با حضور شهيد رئيسي به نمايش درآمد، يک جهش فناورانه محسوب ميشود که ايران را در زمره معدود کشورهايي قرار ميدهد که به چرخه کامل طراحي و ساخت موشکهاي بالستيک پيشرفته با قابليتهاي تاکتيکي و راهبردي همزمان، دست يافتهاند.
موشک خرمشهر 4 با برد 2000 کيلومتر و توانايي حمل سنگينترين سرجنگي در ميان سامانههاي موشکي ايران (1500 تا 2000 کيلوگرم)، پاسخي قاطع به تهديدات منطقهاي و فرامنطقهاي است.
اما قدرت واقعي اين موشک، نه فقط در برد و وزن سرجنگي، بلکه در سه فناوري پيشرفتهاي نهفته است که آن را به سلاحي دقيق، سريع و انعطافپذير تبديل کرده است. در ادامه به بررسي اين 3 فناوري کليدي مي پردازيم:
1. فناوري اول، هدايت فاز مياني و نقطه زني
يکي از بزرگترين چالشها در موشکهاي بالستيک، حفظ دقت در بردهاي بلند است. موشک پس از شليک، بخش عمدهاي از مسير خود را در خارج از جو زمين در فاز مياني طي ميکند، جايي که ديگر امکان استفاده از بالکهاي آيروديناميکي (مانند بالههاي هواپيما) براي اصلاح مسير وجود ندارد.
شرح فني:
موشک خرمشهر 4 براي حل اين معضل، از يک سيستم هدايت و کنترل پيشرفته در فاز مياني بهره ميبرد. برخلاف بسياري از موشکهاي نسل قديم که پس از خاموش شدن موتور، در يک مسير بالستيک (مانند يک توپ شليک شده) حرکت ميکردند و خطاي بالايي داشتند، خيبر مجهز به سامانهاي در سرجنگي خود است که در خلاء فضا نيز کار ميکند.
اين سامانه شامل موتورهاي هدايتگر يا تراستر کوچک است که با روشن شدن در جهات مختلف، سرجنگي را به دقت به سمت مختصات از پيش تعيين شده هدايت ميکنند.
نکتهي جالب توجه در طراحي بدنه اصلي موشک، حذف بالکهاي کنترلي پايدارساز در انتهاي بدنه است.
اين نشان ميدهد که کنترل موشک در فاز پرواز اتمسفريک نيز نه با بالک، بلکه احتمالاً از طريق کنترل بردار رانش موتور اصلي صورت ميگيرد. اين طراحي، هم به کاهش سطح مقطع راداري و رادارگريزي کمک ميکند و هم نشاندهنده بلوغ در طراحي سيستمهاي پيشران است.
شرح ساده:
تصور کنيد ميخواهيد يک سنگ را از فاصلهي 2000 کيلومتري به سمت يک هدف مشخص پرتاب کنيد. در موشکهاي قديمي، پس از پرتاب، ديگر کنترلي روي سنگ نداشتيد و باد و جاذبه مسير آن را تغيير ميدادند.
اما خرمشهر 4 مانند يک سنگ هوشمند است که حتي وقتي به فضا ميرسد، چندين موتور جت کوچک روي آن روشن ميشوند تا مطمئن شوند دقيقاً در حال حرکت به سمت مرکز هدف است.
اين فناوري باعث ميشود که ضريب خطاي موشک به کمتر از 30 متر برسد؛ يعني ميتواند از 2000 کيلومتر دورتر، يک ساختمان خاص را با دقتي شگفتانگيز هدف قرار دهد.
اهميت راهبردي:
اين سطح از دقت، موشک را از يک سلاح منطقهزن (براي تخريب يک شهر) به يک سلاح نقطهزن (براي انهدام يک پايگاه نظامي، يک آشيانه هواپيما يا يک مرکز فرماندهي مستحکم) تبديل ميکند.
اين دقت بالا همچنين باعث ميشود که سرجنگي 1500 کيلوگرمي، حداکثر تخريب را دقيقاً روي هدف مورد نظر وارد کند.
2. فناوري دوم، پيشران هايپرگوليک و آمادگي تاکتيکي
يکي از معضلات تاريخي موشکهاي بالستيک سوخت مايع، زمان طولاني آمادهسازي قبل از شليک بود. تزريق سوخت و اکسيدکننده (مانند اکسيژن مايع) فرآيندي زمانبر، خطرناک و پيچيده بود که ميتوانست ساعتها طول بکشد. اين تأخير، موشک را در برابر حملات پيشدستانه دشمن آسيبپذير ميکرد.
شرح فني:
موشک خرمشهر 4 با بهرهگيري از سوخت هايپرگوليک اين مشکل را به طور کامل حل کرده است. سوخت هايپرگوليک به ترکيبي از سوخت و اکسيدکننده گفته ميشود که به محض تماس با يکديگر، خودمشتعل ميشوند و نيازي به هيچ سيستم جرقهزن يا احتراق خارجي ندارند.
اين ويژگي به متخصصان دفاعي ايران اجازه داده است تا موشکي طراحي کنند که ميتواند با سوخت شارژ شده، براي سالها (گزارشها تا 10 سال را ذکر ميکنند) در سيلوهاي زيرزميني يا بر روي پرتابگرهاي متحرک، در حالت آمادهباش کامل نگهداري شود.
علاوه بر اين، طراحي موتور اين موشک نيز نوآورانه است؛ موتور در داخل مخزن سوخت قرار گرفته است. اين طراحي پيشرفته باعث کاهش چشمگير طول کلي موشک (به حدود 13 متر) و در نتيجه افزايش چابکي و سهولت در حملونقل و استتار آن شده است.
شرح ساده:
موشکهاي سوخت مايع قديمي مانند يک اجاق گاز بودند که براي روشن کردنشان ابتدا بايد کپسول گاز را وصل ميکرديد، شير را باز ميکرديد و بعد با کبريت آن را روشن ميکرديد.
اين کار وقتگير بود. اما موشک خرمشهر 4 از سوختي استفاده ميکند که مانند ترکيب دو ماده شيميايي است که به محض مخلوط شدن، منفجر شده و آتش ميگيرند. به همين دليل، موشک هميشه پر و آماده است. هر زمان که دستور شليک صادر شود، فقط کافي است دو شير باز شوند تا موشک در کمتر از 12 تا 15 دقيقه شليک شود.
اهميت راهبردي:
اين فناوري، بهترين ويژگيهاي موشکهاي سوخت جامد (سرعت واکنش بالا) را با بهترين ويژگي موشکهاي سوخت مايع (قدرت حمل سرجنگي بسيار سنگين و ضربه ويژه بالا) ترکيب ميکند.
خرمشهر 4 يک موشک راهبردي با برد بلند است که اکنون قابليت واکنش سريع «تاکتيکي» را نيز پيدا کرده است و ميتواند در کوتاهترين زمان ممکن به هر تهديدي پاسخ دهد.
3. فناوري سوم، سرجنگي سنگين، هوشمند و چندمنظوره
قدرت تخريب يک موشک، تنها به دقت آن وابسته نيست، بلکه به وزن و نوع سرجنگي آن نيز بستگي دارد. خيبر با داشتن سرجنگي به طول تقريبي 4 متر و وزن 1500 کيلوگرم، لقب «سنگينترين» سرجنگي را در زرادخانه موشکي ايران يدک ميکشد.
شرح فني:
اين وزن بالا به تنهايي قابليت نفوذ و تخريب فوقالعادهاي عليه اهداف مستحکم و زيرزميني ايجاد ميکند. اما فناوري خيبر فراتر از يک کلاهک انفجاري سنگين است. گزارشها حاکي از آن است که اين موشک، ميراثدار قابليتهاي پيشرفته نسلهاي قبلي (مانند خرمشهر 2) در حمل سرجنگي بارشي است. اين قابليت به معناي توانايي حمل دهها ريزمهمات است که در ارتفاع مشخصي از هدف رها شده و منطقهي وسيعي را مورد اصابت قرار ميدهند. (اشاره فرماندهان به قابليت اصابت به 80 هدف، مويد اين موضوع است).
علاوه بر اين، برخي منابع به بهرهگيري از هوش مصنوعي و جستجوگرهاي راداري و اپتيکي در سرجنگي اشاره دارند. اين به معناي مجهز بودن به هدايت فاز نهايي است. يعني سرجنگي پس از ورود مجدد به جو، خود به دنبال هدف ميگردد (مثلاً يک ناو هواپيمابر يا يک هدف متحرک زميني) و خود را به سمت آن هدايت ميکند.
شرح ساده:
سرجنگي اين موشک يک پتک هوشمند است.
1. حالت پتک سنگين: ميتواند مانند يک پتک 1500 کيلويي عمل کند و با سرعت 8 ماخ (8 برابر سرعت صوت) به يک سنگر بتني يا پايگاه زيرزميني بکوبد و آن را متلاشي کند.
2. حالت بمب خوشهاي: ميتواند مانند يک قطار باري عمل کند که به جاي يک محموله اصلي، 80 بمب کوچک حمل ميکند. قبل از رسيدن به زمين، درهاي قطار باز شده و اين 80 بمب بر سر يک فرودگاه يا يک پادگان نظامي پخش ميشوند و کل منطقه را نابود ميکنند.
3. حالت هوشمند ميتواند مانند يک عقاب تيزبين عمل کند. پس از ورود به جو، چشمان (سنسورهاي) خود را باز ميکند و اگر هدف کمي جابجا شده باشد، مسير خود را در لحظه آخر اصلاح ميکند تا دقيقاً به آن برخورد کند.
اهميت راهبردي:
اين انعطافپذيري، به فرماندهان اين امکان را ميدهد که با يک سامانه موشکي، طيف وسيعي از اهداف (از اهداف نقطهاي و مستحکم گرفته تا اهداف گسترده و نرم، و حتي اهداف متحرک دريايي) را مورد تهديد قرار دهند.
اين سامانه، حاصل تلفيق هوشمندانه سه فناوري کليدي است: دقت نقطهزني (از طريق هدايت فاز مياني)، سرعت واکنش آني (از طريق سوخت هايپرگوليک) و قدرت تخريب انعطافپذير (از طريق سرجنگي سنگين و هوشمند).
خيبر نماد بلوغ صنايع دفاعي ايران و ابزاري قدرتمند براي تضمين امنيت ملي و تثبيت بازدارندگي راهبردي در برابر هرگونه ماجراجويي دشمنان است.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.