اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

قتل به خاطر يک پيت بنزين

چند سال پيش، ايامي که قيمت بنزين به تازگي از 100تومان به 400تومان افزايش پيدا کرده‌بود و براي زدن بنزين کارت سوخت در نظر گرفته شده‌بود، زن و پسر جواني به اداره آگاهي مراجعه و با طرح شکايتي عنوان کردند؛ پدر خانواده دو روز است همراه خودروي وانتش ناپديد شده‌ است.

قتل به خاطر يک پيت بنزين

به گزارش جام جم، رئيس اداره پرونده پيرمرد وانتي را به من داد تا آن را به نتيجه برسانم. چند روزي روي پرونده کار کردم و مکانهايي را که احتمال داشت پيرمرد به آنجا برود، بررسي کردم اما هيچ ردي از او به دست نيامد. شماره پلاک خودروي وانت پيرمرد را در سامانه خودروهاي سرقتي ثبت کردم تا شايد با مشاهده خودرويش ردي از او به دست بيايد، تلفنهمراه پيرمرد را هم استعلام کردم که معلوم شد در همان شب مفقود شدنش، خاموش شده است. از هر راهي ميرفتم انتهايش بنبست بود و گويي پيرمرد آبشده و به زير زمين رفته است.

هر روزي که ميگذشت به اين نتيجه ميرسيدم احتمالا جنايتي رخ داده اما بازهم به خودم ميگفتم بايد برگردم و او را پيدا کنم. بالاخره به ذهنم رسيد از طريق کارت سوخت وانت به دنبال پيرمرد بگردم و شايد ردي از او به دست بيايد. فعاليت کارت سوخت وانت پيرمرد را استعلام کردم که در کمال تعجب مشخص شد کارت سوخت از روز ناپديدشدن راننده وانت تا آن لحظه فعال بوده و در چند پمپ بنزين، سوختگيري کرده است.

سرنخ اصلي به دستم رسيد، تحقيقات را روي فعاليت کارت سوخت متمرکز و جايگاههايي را که کارت پيرمرد در آنها فعال بود، شناسايي کردم. به تمام اين جايگاهها رفتم و با توجه به ساعات سوختگيري، دوربين جايگاهها را با دو همکارم بازبيني کرديم. در تمام فيلمها تصاوير فردي جوان به دست آمد که با موتورسيکلتي با شماره پلاک معلوم براي خودروهاي مختلف سوختگيري ميکرد. تمام فيلمها را روي فلش ريختم و به اداره آمدم. گزارشش را به رئيس دادم و گفتم بعد از 14روز در آستانه کشف پرونده هستم.

صبح روز بعد مشخصات مالک موتورسيکلت را از پليس راهنمايي و رانندگي گرفتم و مالک موتورسيکلت را که همان صاحب تصاوير موجود در فيلم جايگاهها بود، شناسايي کردم. با بازپرس پرونده هماهنگ کردم و با دستور قضايي جوان موتورسوار به نام کامين را دستگير و به اداره منتقل کردم. در بازرسي از وسايل کامين کارت سوخت متعلق به خودروي وانت پيرمرد کشف شد. او را براي بازجويي به مقابل ميز خود آوردم.

پسر آرامي بود و از بررسي سوابقش فهميدم چند سابقه کيفري و دستگيري دارد. او سر به زير مقابلم نشسته بود. درمورد اينکه کارت سوخت را از کجا آورده سؤال کردم که شروع به تناقضگويي کرد و حاضر به بيان حقيقت نبود. چندبار از او بازجويي کردم اما هربار کامين يک چيزي ميگفت و حرفهايش پر از تناقض بود. بالاخره روزسوم بازجويي موفق شدم اين دزد سابقهدار را به حرف بياورم.

کامين که همه راهها را به روي خودش بسته ميديد، شروع به اعتراف کرد و گفت: چند بار به جرم جيببري دستگير و روانه زندان شدهام. پس از گراني بنزين و کارتيشدن، در پمپهاي بنزين کمين ميکردم و هر زمان که فرصت ميشد با ترفندهاي مختلف، کارت سوخت رانندهها را سرقت ميکردم و سهميه بنزين آن را زير قيمت ميفروختم.

از او خواستم برود سر اصل مطلب که شروع به بازگو کردن جنايت هولناک کرد و گفت: چند شب پيش در پمپبنزيني به دنبال طعمه ميگشتم که پيرمردي با وانتش براي سوختگيري به جايگاه آمد. از صفحه مانيتور دستگاه پمپ بنزين، سهميه بنزينش را نگاه کردم که با ديدن سهميه بنزين 600ليتري پيرمرد، کبکم خروس خواند. با خودم گفتم هرطور شده بايد کارت وانتي را سرقت کنم اما هر کاري کردم راه نداد که کارتش را کِش بروم. ناچار در خروجي جايگاه ايستادم و خودروي پيرمرد را به بهانه بارکشي دربست کرايه کردم و مبلغ وسوسهانگيزي بهعنوان کرايه پيشنهاد دادم تا پيرمرد قبول کند و همينطور هم شد.

او که ديگر مثل بلبل زبانش باز شده بود و اعتراف ميکرد، ادامه داد: «سوار وانت شدم و پيرمرد را به باغهاي خارج از شهر کشاندم، در مکان خلوت و تاريکي با چاقو به پيرمرد حمله کردم و با چند ضربه، وي را کشتم. جسدش را هم با چاقو و تيشهاي که در وانت داشت، تکهتکه کردم و آنها را در گوني ريختم و همان نزديکيها دفن کردم. مکانش را حدودي بلدم و ميتوانم نشان دهم. وانت را هم در پارکينگي گذاشتهام، درحال فروش سهميه بنزين پيرمرد بودم که توسط شما دستگير شدم.»

حرفهايش که تمام شد، با عصبانيت به سمتش رفتم و گفتم: چرا پيرمرد بدبخت رو به خاطر يه پيت بنزين کشتي؟!

بعد از اعترافاتش با راهنمايي کامين، گوني حاوي جسد مثله شده پيرمرد را از زير خاک بيرون کشيديم و خودرو نيز در داخل پارکينگ کشف شد. پس از اطلاع به خانواده پيرمرد و تکميل پرونده، کامين با صدور قرار مجرميت به جرم سرقت و قتل عمد روانه زندان شد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.