اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

درآمد ميليون دلاري شبکه‌هاي ماهواره‌اي از سينماي ايران!

يکي از نقاط قوت مديريت سينماي ايران در اين چند وقت اخير فروش هزار يا به روايتي دقيق‌تر هزار و 200ميليارد توماني سينماي ايران در نزديک به يک سال اخير عنوان شده است.

14:47
درآمد ميليون دلاري شبکه‌هاي ماهواره‌اي از سينماي ايران!

دستاوردي رکوردشکن و نويدبخش که البته با توجه به حقايقي که در ارتباط با اين آمار رسانهاي شده، سوالات و ترديدهايي را نيز در فضاي سينماي ايران به وجود آورده است، بهخصوص از اين نظر که اين دستاورد آماري متعلق به تماميت سينماي ايران در اکران يک سال اخير نبوده و تنها و تنها به درصدي از فيلمهاي روي پرده تعلق دارد. بگذاريد اينگونه بگوييم که از مجموع فروش هزار و 200ميليارد توماني سينماي ايران در سال گذشته بيش از يکميليارد تومان مربوط به هفت فيلم «فسيل»، «هتل»، «تمساح خوني»، «هاوايي»، «شهر هرت»، «ويلاي ساحلي» و «بچهزرنگ» بوده و در نقطه مقابل نيز نزديک به 60 فيلم ديگري که روي پرده آمدهاند، روي هم کمتر از 200ميليارد تومان فروختهاند، يعني پرفروشترين فيلمهاي يک سال اخير سينماي ايران -البته اگر «بچهزرنگ» را از فهرست خارج کنيم- 6 فيلم کمدي هستند. فيلمهايي که البته در نگاهي دقيقتر، علاوه بر کمديبودن از يک نظر ديگر نيز با هم مشابهت و پيوند دارند: تبليغات خارج از تلويزيون، به خصوص در شبکههاي ماهوارهاي!

اين مطلب با نگاه به اين وجه از پيوند 6 فيلم پرفروش سينماي ايران در يک سال گذشته به رشته تحرير درآمده است.

اينکه پرفروشترين فيلمهاي يک سال اخير سينماي ايران، همگي، کارزارهاي تبليغاتي خود را خارج از تلويزيون و به خصوص در شبکههاي ماهوارهاي دنبال کردهاند، نکاتي نگرانکننده و حتي نااميدکننده را به ذهن ميآورد که موارد متعددي را از حيفوميل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعيت رسانهاي تلويزيون شامل ميشود.

در واقع اين واقعيت که تمام 6 فيلم پرفروش سال گذشته، فيلمهايي هستند که تبليغاتشان از شبکههاي ماهوارهاي پخش شده؛ چه از نظر آماري و چه از منظر شرايطي که منجر به اين وضع شده و البته پيامدهايي که اين اتفاق ميتواند به دنبال داشته باشد، به نحو طعنهآميزي آزاردهنده و البته در عين حال، آموزنده است و نشان ميدهد که سياستهاي نسنجيده شماري از مديران مياني فرهنگ چگونه ميتواند سياستهاي عمومي فرهنگ کشور را دچار اختلال و خدشه کند.

 

آمار و ارقام ترسناک

دادههايي که درباره تبليغات فيلمهاي سينمايي ايراني در شبکههاي ماهوارهاي منتشر شده، عجيب و ترسناک هستند:

سال گذشته کارگردان فيلم «فصل ماهي سفيد» گفته بود که «رسانههاي خارجي هفتهاي 5 تا 15هزار دلار براي تبليغ فيلمهاي ايراني ميگيرند.» اين فيلمساز البته بلافاصله يکي از فيلمهاي روي پرده را مثال زده بود که مبلغ گزافي -حدود 250هزار دلار- داده و تمام باکس تبليغات آن شبکههاي ماهوارهاي را براي فيلمش گرفته، تا با تبليغ تماموقت، هم فروش بالاي فيلمش را تضمين کند و هم اينکه فرصت تبليغ براي فيلمهاي رقيب باقي نگذارد.

دادههاي ترسناک در اين زمينه ادامه دارند: «چندي پيش يک خبرگزاري نوشته بود که سال گذشته سينماي ايران بيش از صدميليارد تومان تنها به يکي از شبکههاي ماهوارهاي تبليغبگير داده، به اين معنا که تنها براي امري غيرضروري مانند تبليغ فيلم که در شرايط درست در داخل کشور باکيفيتتر و بهتر هم ميتواند انجام گيرد، رقمي تقريبا معادل يکونيم ميليون دلار ارز از کشور خارج شده است.

 

يک حسابوکتاب ساده

سال گذشته يکي از روزنامهها از قول يکي از مديران بازاريابي شبکههاي ماهوارهاي نقل کرده بود که «براي پخش تيزر يکماهه فيلمها که شامل 240 نوبت طي 30 روز ميشود، مبلغ 10هزار دلار دريافت ميشود. براي پکيج 540 نوبت پخش يک دقيقهاي براي تبليغ آثار هم صاحبان آثار بايد بين 60 تا 80هزار دلار کنار بگذارند.»

حالا در شرايطي که سال گذشته بالاي 10 فيلم تنها در شبکه جم تبليغ داشتند -آن هم نه يکبار و 10 بار، بلکه به طرز مشمئزکنندهاي بيشتر از هزار بار- و اين وضع همين حالا هم براي فيلمهاي «تمساح خوني»، «بيبدن» و «سال گربه» ادامه دارد؛ با يک حساب سرانگشتي ميتوان متوجه شد که سينماي ايران تنها در يک سال گذشته براي تبليغات فيلمها چقدر هزينه کرده است!

 

آغاز ماجرا

اما اينکه چه شد که تبليغات آثار سينمايي سر از شبکههاي ماهوارهاي درآورد، بايد به روزهايي برگشت که تلويزيون که زماني به محصولات فرهنگي روي خوش نشان ميداد و به تريبوني براي بهتر ديدهشدن آثار سينمايي تبديل شده بود، تغيير رويه داد و شروع کرد به مقاومت مقابل پخش تبليغات سينمايي و انداختن انواع و اقسام سنگهاي مختلف پيشپاي محصولات سينمايي که از اين ميان ميتوان از سختگيريهاي فراوان تا مميزيهاي مستقل سازمان صداوسيما فراتر از آنچه وزارت ارشاد مصوب کرده، اشاره کرد.

اين موارد که نارضايتيهاي بسياري را موجب شدند، کمکم کنداکتور تلويزيون را خالي از تبليغات محصولات سينمايي کردند و در ادامه نيز با قواعد و مقرراتي جديد از قبيل لزوم انجام مميزيهايي عجيب و جديد صاحبان آثار را به سمت شبکههاي ماهوارهاي کوچ دادند.

چندي پيش سعيد خاني، پخشکننده سينما و تهيهکننده آثاري مانند «من»، «دوزيست»، «حرفهاي» و «سال گربه» در اين زمينه گفته بود که «مشکل اينجاست که شماري از مديران تلويزيون درک درستي از محصول فرهنگي ندارند و در نتيجه نميتوانند ارتباط خوبي با سينما برقرار کنند. همه ما در يک کشور زندگي ميکنيم و اين طبيعي است که حق داشته باشيم سينما به تلويزيون کمک کند. اما متاسفانه چنين نگاهي در سازمان صداوسيما وجود ندارد و چنين ميشود که حتي فيلمي مانند «دسته دختران» هم که يک فيلم ارزشي و دفاع مقدسي و در راستاي سياستهاي تلويزيون است، از تيزر بيبهره ميماند. اتفاقي که البته يک زماني کاملا برعکس بود، ولي حالا ديگر آن نگاه کلان در مديران تلويزيون وجود ندارد.»

 

چرا تلويزيون نه؟!

اما در شرايطي که تقريبا تکتک صاحبان فيلمها به لزوم جلوگيري از خروج ارز از کشور واقفند و در عين حال، به تازگي نيز از موضعگيري شديد دولت و به خصوص عباس محمديان، مديرکل دفتر تبليغات ارشاد، مبني بر لزوم مقابله با پديده خروج ارز و سرمايه از کشور و البته برخورد با فيلمهاي تبليغشده در ماهواره آگاهي يافتهاند؛ پس چرا فيلمسازان و صاحبان فيلمها چنين تصميمي ميگيرند و تبليغ فيلمشان را به ماهوارهها ميدهند؟

شماري از سينماگران به تازگي در پاسخ به اين پرسش، از کاهش ضريب نفوذ تلويزيون و کاهش شمار مخاطبان اين رسانه به عنوان يکي از دلايل اين امر نام بردهاند. اين همان چيزي است که چندي پيش رئيس مرکز تحقيقات صداوسيما هم گفته بود که ديگر نميتوانيم انتظار مخاطبان 80 و 90درصدي داشته باشيم.

نکته ديگري که در اين ميان وجود دارد، عدم صرفه مالي تبليغات در تلويزيون است. به گزارش ايدنا، رسانه جامع تبليغات تجاري ايران، تا قبل از رياست پيمان جبلي، صداوسيما بين 400 تا 800 تيزر تبليغاتي را به فيلمهاي سينمايي اختصاص ميداد که نوعي يارانه به کالاهاي فرهنگي بود، اما در دوره جديد صداوسيما اين معادله برعکس شده و تنها 10 تا 15 تيزر تبليغاتي به فيلمها اختصاص داده ميشود و سازندگان بايد هزينه تبليغات بيشتر را پرداخت کنند.

اميرحسين علمالهدي، يکي از مديران فرهنگي دولتهاي گذشته و کارشناس اقتصاد سينما، با اشاره به اينکه «دليل رجوع صاحبان آثار سينمايي به تبليغات ماهوارهاي کاهش ضريب نفوذ تلويزيون است که البته اين هم تنها در مورد 40درصد از سينماي ايران صدق ميکند و روي 60درصد باقي فيلمها تاثير چنداني ندارد»، ميگويد: «علاوه بر اين، تبليغات در تلويزيون بر اساس اعداد و ارقام صرف مالي چنداني براي سازندگان آثار ندارد، بنابراين آنها ترجيح ميدهند تبليغ کارشان را با هزينهاي کمتر انجام دهند. البته در حال حاضر عدد دقيقي از ميزان پول دريافتي تلويزيون بابت پخش تيزر ندارم، اما آخرين رقمي که در ذهنم هست، اين استدلال را به من ميدهد که تبليغ فيلم در تلويزيون شايد بهصرفه نباشد.»

 

حرف آخر

نتيجه اين تصميم مقرونبهصرفه نبودن تبليغات در تلويزيون براي فيلمهاي سينماي ايران و کوچ تبليغات سينمايي به ماهوارههاست که همانطور که گفته شد باعث خروج يکونيم ميليون دلار ارز شده و اين پرسش را در شماري از خبرگزاريها به وجود آورده است که «با ادامه اين روند، آيا غير از اين است که سود رکوردشکنيهاي سينماي ايران بيش از اينکه به نفع سينما يا حتي تلويزيون ايران تمام شود، به جيب يکسري ماهوارهها ريخته ميشود؟»

واقعا آيا رواست که سرمايههاي کشور اينگونه از کشور خارج شود؟ آيا نبايد کاري کرد و به خصوص نهادهاي نظارتي نبايد تلويزيون را وادار کنند در اين راستا گامي بردارد؟!

منبع: روزنامه شهروند

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.