اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

توصيف آخرت و ويژگي هاي آخرت از ديدگاه قرآن

دنياي آخرت چه شکلي است؟ اين سوالي است که تمام انسانها در ذهن خود دارند. در برخي از آيات قرآني و روايات حقايقي درباره آخرت وجود دارد که اهميت آن را بيان مي کند.

توصيف آخرت و ويژگي هاي آخرت از ديدگاه قرآن

در قرآن بر اهميت آخرت تأکيد شده و ايمان به آن از اصول دعوت همه پيامبران بوده است. تقريبا در بيش از يک سوم آيات قرآن در مورد آخرت يا همان معاد صحبت شده است. به اعتقاد برخي از عالمان آخرت پس از پايان زندگي دنيوي آغاز مي شود، اما به نظر گروهي ديگر، آخرت در اين دنيا نيز هست و بر دنيا احاطه دارد.

 

يکي از آيات مورداستناد اين گروه آيه 49 سوره توبه است:

«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةُ بِالْکَفِرِين»؛بي ‏ترديد جهنَّم بر کافران احاطه دارد. (خراساني، «آخرت»، ص98و99)

 

آخرت

بسياري از انسانها دوست دارند تا از چگونگي زندگي انسان در برزخ و آخرت و ماهيت آنها آگاه باشند. اينکه آخرت به چه شکلي است و جهان برزخ چگونه است بر انسانها پوشيده است و انسان تا خود وارد برزخ نشود نمي تواند درک کاملي از آن داشته باشد. اما برخي از آيات قرآن تصويري از آخرت را براي انسان ترسيم کرده است که مي توان تا حدودي ويژگي هاي آن را بيان کرد.

 

آخرت چيست؟

پاسخي که عقل آن را تائيد مي کند اين است که آخرت باطن همين دنيا مي باشد. همانطور که در ادامه مي خوانيد بر اساس قرآن و برخي روايات مي توان اين پاسخ را اثبات کرد.

 

دلايل قرآني :

1. «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَکُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور».(سوره حديد آيه 20)

بدانيد که زندگي دنيا بازيچه و لهو و زينت و تفاخر بين شما و تکاثر در اموال و اولاد است مثل آن باراني است که کفار از روييدن گياهانش به شگفت درآيند، و گياهان به منتها درجه رشد برسند، در آن هنگام به زردي گراييده خشک مي شوند، دنياي کفار نيز چنين است، البته در آخرت عذاب شديدي است، و هم مغفرت و رضواني از ناحيه خداست، و زندگي دنيا جز متاعي فريبنده نمي باشد.

در اين آيه قسمت «وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ...» را مي توان به لَعِبٌ عطف کرد و به اين ترتيب معنا اينگونه مي شود که همين زندگي ظاهري دنيا که از اين پنج چيز تشکيل يافته است يک باطني دارد که آنها به صورت عذاب شديد و يا مغفرت و رضاي خدا بوده و بدين نحو جلوه مي نمايد.

2. «إِنَّ الَّذينَ يَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامي ظُلْماً إِنَّما يَأْکُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا»(سوره نساء، آيه 10)

آنان که مال يتيمان را به ستمگري مي خورند در حقيقت آنها در شکم خود آتش جهنم فرو مي برند و به زودي به دوزخ در آتش فروزان خواهند افتاد.

در اين آيه خداوند مي فرمايد کساني که ظالمانه مال يتيم را مي خورند، در واقع آتش مي خورند. اين آيه نمي گويد اين افراد در زمان و مکاني ديگر آتش خواهند خورد بلکه ظاهرش اين است که همين مال يتيم براي آنها آتش است و چون در اينجا چيزي آتش نگرفت پس معلوم مي شود که منظور ظاهر نيست و آتش، در باطن
است.

3. «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ /لَتَرَوُنَّ الْجَحيم »؛ نه،قطعاً اگر به علم اليقين برسيد/آن وقت دوزخ را خواهيد ديد.( سوره تکاثر آيه 5و6)

اين آيه در ظاهر مي گويد که اگر اينان علم اليقين داشتند آتش را مشاهده مي کردند، اما گفته نشده است که در زمان و مکاني ديگر بلکه همين جا آتش وجود دارد و اين افراد نمي توانند مشاهده کنند. اين افراد که ظاهر را مشاهده مي کنند پس حتما اين آتش بايد در ظاهر دنيا نباشد و غير از ظاهر هم چيزي جز باطن نيست. پس آتش در باطن همين دنياست.

4. «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون »؛ آنها تنها ظاهري از زندگي دنيا مي دانند و از آخرت غافلند.( سوره روم آيه 7)

در اين آيه خداوند فرموده است که آن افراد ظاهر دنيا را مي دانند، هر مخاطبي از اين جمله مي تواند بفهمد که آن افراد باطن دنيا را نمي دانند و به طور عادي انتظار مي رفت که گفته شود آنها از باطن دنيا غافلند، اما گفته شده است که آنها از آخرت غافلند. واضح است که اين سياق گوياي اين مطلب مي باشد که آخرت باطن دنياست. همانگونه که مثلاً به دوست خود مي گوييم تو ظاهر کلام من را فهميدي و چيز ديگر را نفهميدي و منظور اين است که باطن حرف من را نفهميدي.

 

مرگ و آخرت

5.«وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ».(سوره عنکبوت، آيه 64)

و اين زندگي دنيا چيزي جز لهو و بازي نيست و به درستي که زندگي حقيقي، آخرت است اگر بناي فهميدن داشته باشند.

دلايل روايي:

در برخي روايات نيز مي توان نمونه هايي از اين مسئله را مشاهده کرد:

 

1.خواب غفلت

رسول مکرم اسلام (ص) فرمود:

«النَّاسِ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛ مردم اکثراً در خواب غفلت به سر مي برند، همين که مردند بيدار مي شوند (و بسياري از حقايق برايشان روشن مي شود.)(تنبيه الخواطر و نزهة النواظر،ج 1،ص 150)

بنابراين آتش برزخ و قيامت همين الان هم هست، ولي به خاطر اينکه جوارح و حواس باطني بسياري به خاطر زرق و برق دنيا و گناهان از کار افتاده، اين آتش را حس نمي کنند، اما در آستانه مرگ که قرار مي گيرند پرده هاي هوي و هوس کنار مي رود و حقايق براي همه آشکار مي شود.

 

1. روايت معراج

پيامبراکرم(ص) در شب معراج خود برخي از جهنميان را مشاهده کردند.(تفسير نمونه ، ج 27 ، ص319؛ تفسير نور الثقلين، ج 1،ص 291، ح 1157)

آنان افرادي بودند که در دنيا اعمال بدي را مرتکب شده بودند و به واسطه اعمال مختلف، به عذاب هاي مختلفي دچار شده بودند.

دين وسيله اي است که توجه انسان را از دنيا جدا مي کند و انسان را متوجه و متذکر به آخرت مي کند.

 

2. حديث حقيقت

بسياري از انسانها تصور مي کنند که ظاهر و باطن با يکديگر متفاوت است در حالي که ظاهر ظهور همان باطن است و اصلاً ظاهر بدون باطن معنايي ندارد. ما در عين حال که در ظاهر هستيم مي توانيم به باطن توجه کنيم و ذکر گفتن چيزيست که همين کار را براي انسان انجام مي دهد.

پيامبر (ص)، يک روز صبح، پس از برگزاري نماز صبح با اهل صفه، چشمش به جواني افتاد با وضعيتي خاص، که توجه حضرت را جلب کرد. او حارثة بن نعمان انصاري بود. حضرت جوياي احوال وي شد و آنگاه صحبت هايي مطرح شد که به عنوان «حديث حقيقت » شناخته مي شود.

مرحوم کليني در کتاب اصول کافي در باب «حقيقت ايمان و يقين» از «کتاب ايمان و کفر» درباره ديدار پيامبر (ص) و حارث، دو حديث نقل کرده است که هر دو از قول امام صادق (ع) مي باشد. مضمون اين دو حديث يکي است.

 

در اين گفتگو اينگونه آمده است:

حارث به پيامبر (ص) مي گويد گويا عرش پروردگارم را مي نگرم که براي حساب گسترده گشته و گويا اهل بهشت را مي بينم که در بهشت يکديگر را ملاقات مي کنند که گويا ناله اهل دوزخ را در ميان دوزخ مي شنوم.

 

پيامبراکرم(ص) فرمود:

او بنده اي است که خداوند دلش را نوراني فرموده و خطاب به او فرمود:

بصيرت يافتي، ثابت باش. جوان گفت:اي رسول خدا، از خدا بخواه شهادت در رکابت را روزي ام کند. رسول خدا(ص) براي او دعا فرمود. مدتي نگذشت که در جنگي همراه پيغمبر بيرون رفت و بعد از نه نفر شهيد گشت و او دهمين شهيد آن جنگ بود.(انوار جليه با تعليق و تصحيح و مقدمه استاد جلال الدين آشتياني)

جواني که به درجاتي از کمال رسيده بوده است بهشت و جهنم را مي ديده است و پيامبر (ص) هم به نحوي بر آن صحه گذاشته اند. اين مسأله تاکيد مي کند که بهشت و جهنم مکان و زماني ديگر ندارد بلکه به گونه اي بوده است که آن جوان در همان زمان و مکان در وراي ظاهر امري ديگر را مشاهده مي کرده است.

 

توصيه هاي قرآني و روايي درباره آخرت

«آن سراي آخرت را براي کساني قرار مي دهيم که اراده برتري ‏جويي در زمين و فساد ندارند.» (سوره قصص، آيه 83)

«زندگي دنيا، چيزي جز بازي و سرگرمي نيست و سراي آخرت، براي آنها که پرهيزگارند، بهتر است. آيا نمي ‏انديشيد؟!»(سوره انعام، آيه 32)

«دنيا مزرعه آخرت است.» (ابن ابي جمهور، عوالي الليالي، ج1، ص267)

«کسي که آخرت را بسيار ياد کند، گناهش کم مي شود.» (آمدي، غررالحکم، 146)

«کسي که در طول شبانه روز مهم ترين همتش آخرت باشد، خدا بي نيازي را در دلش جاي مي دهد و کارش را سامان مي دهد و از دنيا نمي رود، مگر آنکه روزي اش را کامل دريافت کرده باشد.»(ابن شعبه حراني، تحف العقول، ص48)

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.